Pet oor Persies

Pet

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

مورد علاقه، عزیز

pet

/pɛt/, /pet/ adjektief, werkwoord, naamwoord

An animal kept as a companion.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

محبوب

naamwoord

حیوان خانگی

animal kept for companionship and a person's enjoyment

Some people keep rare animals as pets.
برخی افراد، حیوانات کمیاب را بعنوان حیوان خانگی نگه می دارند.

خانگی

adjektief

Some people keep rare animals as pets.
برخی افراد، حیوانات کمیاب را بعنوان حیوان خانگی نگه می دارند.

سوگلی · جانم · محبوبه · ترشرویی · کدورت · مهرآمیز · غیظ · عمده · بخصوص · ویژه · (با محبت و نرمی) دست زدن · (جانور) دست آموز · (خطاب) عزیزم · (شکایت و غیره) بزرگترین · (عامیانه) در آغوش گرفتن و بوسیدن · بد خلقی · برزخ شدن · حاکی از محبت · دست پرورده · دل آزرده شدن · دل آزردگی · دلخور شدن · سو گلی کردن · عزیز کرده · ماچ و بوسه کردن · مورد لطف قرار دادن · نوازش کردن · کج خلقی · کمک و محبت کردن · کولی گری

PET

naamwoord

Acronym of [i]polyethylene terephthalate[/i].

Soortgelyke frases

pet theory
نظریه دوست داشتنی و مورد علاقه

household pets
جانوران دستآموز · جانوران دستآموز خانگی · دستآموزها

pets
جانوران دستآموز · جانوران دستآموز خانگی · دستآموزها · دستآموزها (جانوران)

pet care
مراقبت از جانور دستآموز

pet animals
جانوران دستآموز · جانوران دستآموز خانگی · دستآموزها

PET scan
(پزشکی - دستگاه لایه نگار برای نشان دادن سوخت و ساز بدن) سوخت و ساز نما

pet foods
غذاهای جانور دستآموز

voorbeelde

So on the morning I visited, Eleanor came downstairs, poured herself a cup of coffee, sat in a reclining chair, and she sat there, kind of amiably talking to each of her children as one after the other they came downstairs, checked the list, made themselves breakfast, checked the list again, put the dishes in the dishwasher, rechecked the list, fed the pets or whatever chores they had, checked the list once more, gathered their belongings, and made their way to the bus.
صبح ِ روز ِ ملاقاتمان، النور از پله ها پایین آمد، برای خودش یک فنجان قهوه ریخت، روی صندلی راحتی نشست، و در همان حال، مهربانانه با هر یک از بچه ها صحبت میکرد که یکی پس از دیگری از پله ها پایین میآمدند، لیست را علامت میزدند، برای خودشان صبحانه درست میکردند، لیست را دوباره علامت می زدند، ظرفها را داخل ماشی ظرفشویی میگذاشتند، دوباره لیست را علامت میزدند، به حیوانات خانگی خوراک میدادند و یا هر وظیفه دیگر را انجام می دادند، لیست را بار دیگر علامت میزدند، وسایلشان را جمع میکردند، و برای سوار شدن به اتوبوس راهی میشدند.

for the Mouse' was the pet of the family.
چون بت در واقع موش اهلی خانواده و عزیز دردانهی همه بود.

I didn't even have a pet as a child.
وقتي بچه بودم اصلاً حيوون خونگي نداشتم

Pet detection is a very involved, highly scientific process.
رديابي حيوانات يه كار پيچيده و دقيق علميه

In Pets, there is a new town called Appaloosa Plains.
در این بازی یک شهر جدیدی به نام دشت Appaloosa وجود دارد.

In a moment Dirk was on his knees beside her, with his arms round her, kissing her, calling her all sorts of pet names
دیرک بیدرنگ کنار او زانو زد و دست دور کمرش انداخت و او را میبوسید، و کلمات محبتآمیز در گوشش میگفت،

Its strengths consist in independence of head geometry compared to EEG (unless ferromagnetic implants are present), non-invasiveness, use of no ionizing radiation, as opposed to PET and high temporal resolution as opposed to fMRI.
نقاط قوت آن شامل مستقل بودن ان نسبت به هندسه سر در مقایسه با EEG است (مگر اینکه ایمپلنتهای فرومغناطیس وجود داشته باشد)، غیر تهاجمی، استفاده از هیچ تابش یونیزه، در مقایسه با PET و رزولوشن زمانی بالا نسبت به fMRI است.

Dead relatives, missing pets, even lost keys.
مُردن اقوام ، ناپديديِ حيوونات خونگي حتي گم شدن کليدها

The following day Constable First Class Fien Hauer waited outside a pet shop on Leidseplein as Tracy went in.
صبح همان روز، وقتی تریسی به فروشگاه حیوانات رفت کنستیبل فاین هوور در بیرون فروشگاه منتظر ایستاده بود.

The VIC-20 was intended to be more economical than the PET computer.
یکی از اهداف اصلی تولید کامپیوتر VIC-20، مقرون به صرفه تر بودن آن نسبت به کامپیوتر PET بود.

Aunt March never petted any one.
عمه مارچ هیچ وقت عادت نداشت کسی را ناز و نوازش کند

I believe all the petting that is given them does not make them happy.
فکر میکنم این همه ناز و نوازش هیچ خوشحالشان نمیکند.

Acrylonitrile butadiene styrene (ABS) Nylon 6 Nylon 6-6 Polyamides (PA) Polybutylene terephthalate (PBT) Polycarbonates (PC) Polyetheretherketone (PEEK) Polyetherketone (PEK) Polyethylene terephthalate (PET) Polyimides Polyoxymethylene plastic (POM / Acetal) Polyphenylene sulfide (PPS) Polyphenylene oxide (PPO) Polysulphone (PSU) Polytetrafluoroethylene (PTFE / Teflon) × nylon What are Engineering Plastics?
اکريلونيتريل بوتادین استایرن (ABS) نایلون 6 نایلون 6-6 پلی امیدها (PA) پلی بوتیلن ترفتالات ترفتالات (PBT) پلی کربنات (PC) Polyetheretherketone (PEEK) Polyetherketone (PEK) پلی اتیلن ترفتالات (PET) پلی میدها Polyoxymethylene پلاستیک (POM / Acetal) پلی فنولین سولفید (PPS) پلی فنولین اکسید (PPO) پلی سولفون (PSU) پلی تترافلوئورواتیلن (PTFE / تفلون) IAPD Education Committee.

the history of the world, my pet do you mean it
داستان دنيا را يادته کوچوي من

In any case, finding Hunt is no longer our pet project.
" در هر حال پیدا کردن " هانت دیگه شخصی نیست

That same force helps true Christians today to grasp divine truths, making “even the deep things of God” more accessible and clearer to our limited minds. —2 Pet.
امروزه نیز همین نیرو، یعنی روح خدا مسیحیان حقیقی را یاری میکند که حقایق الٰهی را درک کنند.

Limitations to the widespread use of PET arise from the high costs of cyclotrons needed to produce the short-lived radionuclides for PET scanning and the need for specially adapted on-site chemical synthesis apparatus to produce the radiopharmaceuticals after radioisotope preparation.
محدودیت استفاده گسترده از PET ناشی از هزینههای بالا cyclotrons مورد نیاز برای تولید رادیونوکلئیدهای کوتاه مدت برای اسکن پت و نیاز به دستگاه سنتز شیمیایی در محل مناسب برای تولید رادیو داروها پس از آمادهسازی رادیوایزوتوپ.

M.R.I. or a PET scan?
يا اسکن ؟ MRI

He calls it by all sorts of pet names: The End of the Soup, The Growler, The Mother in the Blue the sky
همه گونه اسم کوچک به این آلت اعدام میدهند، آن را، آخر عاقبت آبگوشت ، بدعنق ، مادر آبیپوش آسمانی .

I'm learning many things, like I'm a pet and ugly.
من خیلی چیزا یاد میگیرم مثلا من یه حیوونم و زشتم

So this is a PET/CT scan, and what you'll see in this PET/CT scan is the CT scan will show you where the bones are, and the PET scan will show you where tumors are.
این هم یک پِت/سی تی اسکن، و چیزی که در این پِت/سی تی اسکن میبینید این است که سی تی اسکن جای استخوانها را نشان میدهد، و پِت اسکن جای تومور را نشان میدهد.

All I wanted was a petting zoo.
من فقط باغ وحش حیوانات اهلی میخواستم

They're not people and they're not pets.
اونا نه آدم هستن و نه حيوون خونگي.

murmured Beth, sitting on the floor with her pet folded in her hands.
بت در حالی که روی کف اتاق نشسته بود و حیوان کوچولویش را توی دستهایش گرفته بود، زمزمه کرد

Keep a closer eye on your pet.
حيوونت رو جلو چشمت بذار.