Rate of Spending oor Persies

Rate of Spending

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

نرخ مخارج؛ میزان مخارج

voorbeelde

Adjusting this unit cost using attendance rates instead of enrollment rates, Afghanistan spends about 25 percent of per capita gross domestic product (GDP).
تنظیم هزینه مورد نیاز این واحد با استفاده از سنجش ارقام حضوردانش آموزان بجای سنجش ارقام ثبت نام آنها، حدود ۲۵ درصد از تولید نا خالص داخلی (GDP) را صرف می کند.

But I doubt the ability of any of them to keep money more than five years at the rate they're spending.
ولی شک دارم این طور که او نا دارن خرج می کنن ، تا چهار پنج سال دی گه یک سنت هم ندارن .

cut government spending, cut tax rates, reduce government ownership and operation of industries or regulation of industry and have a moderate and stable monetary policy to bring down inflation.
کاهش مخارج دولت ، کاهش نرخ هاي ماليات محدود کردن مالکيت دولت و فعاليت کارخانه هاي دولتي ، و مقررات زدايي صنايع و اجراي سياست پولي معتدل و باثبات

What had made the discovery all the more painful was that they were spending, at American prices, money which they had earned at home rates of wages
آنچه این کشف را دردناکتر میکرد این واقعیت بود که آنها پولی را در امریکا خرج میکردند که با دستمزد لیتوانی بدست آمده بود

At the start of 2000, then President Thabo Mbeki vowed to promote economic growth and foreign investment by relaxing restrictive labour laws, stepping up the pace of privatisation, raising governmental spending and cutting interest rates sharply from 1998 levels.
در ابتدا سال ۲۰۰۰ رئیسجمهور تابوامیکی قسم خورد که رشد اقتصادی و سرمایهگذاری خارجی را با رفع قوانین محدودکننده کار افزایش دهد و به خصوص سرعت بیشتری ببخشد و هزینههای غیرضروری دولتی را کاهش دهد.

And they spend that money on the promise that this is a drug which will reduce the rate of complications with flu.
و اونها با این وعده اون پول را هزینه کرده اند که این دارو میزان عوارض بیماری آنفولانزا را کاهش می دهد.

For example, individual spending on higher education can be said to be "taxed" at a high rate, compared to other forms of personal expenditure which are formally recognized as investments.
مثلاً، میتوان گفت از هزینه کرد فردی بر آموزش عالی نسبت به دیگر گونههای هزینه شخصی که رسماً به عنوان سرمایهگذاری شناخته میشوند با نرخ بالاتری مالیات گرفته میشود.