barbiturate oor Persies

barbiturate

/bɑː(ɹ)ˈbɪtʃəɹət/ naamwoord

(organic chemistry) Any salt or ester of barbituric acid.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

باربیتورات

drug that acts as central nervous system depressants

Then barbiturates when I get back.
وقتی برگشتم باربیتورات میخورم

(داروسازی) باربیتورات

Soortgelyke frases

barbiturates
باربیتوراتها

barbituric acid
(شیمی) اسید باربیتوریک (C4H4O3N2) · باربیتوریک اسید

voorbeelde

It is recommended that opioids and barbiturates not be used.
توصیه میشود که مواد مخدر و باربیتوراتها استعمال نشوند.

In urban areas, people follow other methods to commit suicide, such as by an overdose of barbiturate tablets, or by other means.
در نقاط شهری، خودکشها بیشتر ترجیح میدهند با مصرف بیش از حد داروهایی چون باربیوتوراتها یا دیگر روشها خودکشی کنند.

The pathologist Dr. Dwyer concluded: "I am quite convinced the death could not have been natural ... the poison I suggested was a barbiturate or a soluble hypnotic".
دکتر دوایر، آسیبشناس، معتقد است: «من از این که مرگ، طبیعی نبوده کاملاً مطمئن شدهام ... سمی که من (برای توجیه مرگ) در نظر داشتم، نمک اسید باربیتوریک یا یک خوابآور انحلال پذیر بود».

Hooked on barbiturates.
معتاد به باربیتورات.

It was not until the 1950s that the behavioural disturbances and physical dependence potential of barbiturates became recognized.
تا سال ۱۹۵۰ هنوز وابستگی فیزیکی و پریشانی رفتاری در درمان با باربیتورات کشف نشدهبود.

As his career was taking off in the late 1950s, Cash started drinking heavily and became addicted to amphetamines and barbiturates.
همراه با شهرت جانی کش در پایان دهه ۱۹۵۰ میلادی، او به مصرف بیرویه الکل روی آورد و همچنین به آمفتامین و باربیتورات معتاد شد.

Then barbiturates when I get back.
وقتی برگشتم باربیتورات میخورم

Helen died by suicide in 1967 with an overdose of barbiturates after a series of illnesses (including cancer) spanning 13 years.
هلن در سال ۱۹۶۷ با بیشمصرفی در باربیتورات، بعد از یک دوره بیماری سرطان که ۱۳ سال به طول کشیده بود خودکشی کرد.

Barbiturates, alcohol, high levels of protein will set off an attack.
نمک اسيدي ، الکل ، مقدار زيادي پروتئين باعث حمله مي شه

One brand name for this drug is Nembutal, coined by John S. Lundy, who started using it in 1930, from the structural formula of the sodium salt—Na (sodium) + ethyl + methyl + butyl + al (common suffix for barbiturates).
نام تجاری این دارو نمبوتال (به انگلیسی: Nembutal) است، که توسط John S. Lundy، از سال ۱۹۳۰ شروع به استفاده از آن شده است که فرمول ساختاری آن از سدیم (N) + اتیل (e) + متیل (m) + بوتیل (but) + آل (al) (پسوند معمول برای باربیتوراتها) تشکیل شده است.

As the barbiturates are basically cyclic ureas, these drugs are structurally and mechanistically related to them.
از آنجایی که باربیتوراتها در اصل اورهٔ حلقوی اند، این داروها از نظر مکانیسم به آنها مرتبط اند.

The final class of barbiturates are known as long-acting barbiturates (the most notable one being phenobarbital, which has a half-life of roughly 92 hours).
در پایان این گروهبندی، باربیتورات با اثر آهسته قرار میگیرد که مهمترین نمونه از آن فنوباربیتال با نیمهعمر حدود ۹۲ ساعت است.

Sleeping pills and barbiturates have not been found to be helpful; on the contrary, in 74% of cases, they have been shown to worsen the clinical manifestations and hasten the course of the disease.
قرصهای خواب و باربیتوراتها نه تنها اثر سودمندی ندارند، بلکه در ۷۴٪ موارد موجب تشدید علائم و تسریع سیر بیماری شدهاست.