bargaining power oor Persies

bargaining power

naamwoord

(economics) The ability to influence the setting of prices or wages, usually arising from some sort of monopoly or monopsony position -- or a non-equilibrium situation in the market.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

قدرت چانهزني

بازاريابي رقابتي

رقابت اقتصادی

رقابت بازار

Bargaining Power

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

قدرت چانه زنی

voorbeelde

Many forms of social insurance schemes control their costs by using the bargaining power of their community they represent to control costs in the health care delivery system.
بسیاری از اشکال طرحهای بیمه اجتماعی هزینههای خود را کنترل میکنند با استفاده از قدرت چانه زنی جامعه خود که آنها نماینده برای کنترل هزینهها در سیستم تحویل مراقبتهای بهداشتی هستند.

If both parties are on an equal footing in a debate, then they will have equal bargaining power, such as in a perfectly competitive market, or between an evenly matched monopoly and monopsony.
اگر هر دو طرف در یک مناظره در یک جایگاه برابر باشند، آنگاه قدرت چانهزنی شان برابر خواهد بود، مثلاً در یک رقابت کامل، یا در یک انحصار و انحصار خرید با شرایط برابر.

Prior to the embargo, the geo-political competition between the Soviet Union and the United States, in combination with low oil prices that hindered the necessity and feasibility of alternative energy sources, presented the Arab States with financial security, moderate economic growth, and disproportionate international bargaining power.
قبل از تحریم، رقابت ژئوپولیتیکی بین جماهیر شوروی و ایالت متحده در ارتباط با کاهش قیمت نفت که ضرورت و امکان دسترسی به منابع انرژی دیگر را به خطر میانداخت، ایالتهای عربی با امنیت مالی خوبی همراه بودند که رشد متعادل اقتصادی و قدرت مالی و کاهش بینالمللی قیمت بطور غیرمتناجس در دست داشت.

A relic such as yours would be a powerful bargaining tool.
يک عتيقه مثل مال تو ، ميتونه سلاح قدرتمندي براي مذاکره باشه

Douglass went on to speak about these conditions as arising from the unequal bargaining power between the ownership/capitalist class and the non-ownership/laborer class within a compulsory monetary market: "No more crafty and effective devise for defrauding the southern laborers could be adopted than the one that substitutes orders upon shopkeepers for currency in payment of wages.
داگلاس همچنین راجع به شرایطی که از قدرت چانهزنی نابرابر بین طبقه سرمایهدار و طبقه کارگر در بازار قهری پول پدید میآید سخن گفت: «برای کلاهبرداری از کارگران جنوب هیچ وسیلهای بهتر و مؤثرتر از این نبود که برای پرداخت دستمزد آنها پول را با حکم به مغازهداران جایگزین کنند.

The bargain that gives us civilization is a bargain to not use power.
قراردادی که به واسطه ی آن ما صاحب تمدن شدیم قراردادیست که در آن از قدرت استفاده نکنیم.

According to international relations scholar Annette Baker Fox, relationships between middle powers and great powers reveal more intricate behaviors and bargaining schemes than has often been assumed.
بنا به نظر دانشمند روابط بینالمللی آنِت بیکر فاکس، روابط میانه قدرتهای میانه و قدرتهای بزرگ رفتارهای پیچیده و طرحهای معاملاتی بیشتری نسبت به آنچه فرض میشده آشکار میکنند.

He makes a bargain with Faust: Mephistopheles will serve Faust with his magic powers for a set number of years, but at the end of the term, the Devil will claim Faust's soul, and Faust will be eternally enslaved.
او این معامله را با فاوست انجام میدهد: مفیستوفل به قدرت جادویی او برای مدت یک دوره کمک میکند، ولی در پایان دوره، روح فاوست به شیطان تعلق دارد و فاوست به شکل ابدی ملعون خواهد بود.

Following the massacre of many thousands of Christians by soldiers of the Tokugawa Empire after the Shimabara Rebellion, Shiro Amakusa renounces the God who he feels abandoned them, and bargains his soul to the forces of darkness for the power to take his revenge.
پس از قتلعام هزاران تن از مسیحیان توسط سربازان شوگونسالاری توکوگاوا پس از شورش شیمابارا، آماکوسا شیرو رهبر شورش احساس میکند که خدا آنها را ترک کرده و روح خود را با نیروهای تاریکی برای گرفتن قدرت جهت انتقام معامله میکند.

She bargained for the firstborn of Esther's bloodline, intending to raise us in her own image, forming a coven of her own from which she could draw endless power.
واسه اینکه خودشو پیش ما بزرگ نشون بده یه جمعی از جادوگرا واسه خودش بوجود بیاره تا بتونه تا ابد ازشون قدرت بگیره

After being disconnected from the grid for months because the power company couldn't figure out how to collect bills, one settlement designed a system that collectivized remittances and got everyone cheaper rates into the bargain.
بعد از دوری چند ماهه از شبکه چون قدرت کارخانه نمیدانست چگونه صورت حسابها را جمعآوری کند، یکی از ساکنین سیستمی را برای جمعآوری وجوه طراحی کرد و از هرکس نسبت کمتری در معامله را گرفت.