blood sport oor Persies

blood sport

naamwoord

A sport involving the killing or the shedding of blood of animals.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

ورزش خونی

ورزش خونین

ورزش هایی که منجر به کشتن می شود (مثل شکار و خروس جنگی)

voorbeelde

A blood sport is a category of sports or entertainment that causes bloodshed.
ورزشِ خونین گروهی از بازی، ورزش یا سرگرمیها است که با خونریزی همراه است.

Public shaming as a blood sport has to stop, and it's time for an intervention on the Internet and in our culture.
شرمندگی عمومی به عنوان خونی در جریان باید متوقف شود، و زمان مداخله در اینترنت و فرهنگ ما هست.

Fox tossing (German: Fuchsprellen) was a popular competitive blood sport in parts of Europe in the 17th and 18th centuries, which involved throwing live foxes and other animals high into the air.
پرتاب روباه (به آلمانی:Fuchsprellen - به فرانسوی: Lancer de renard) یک بازی پرطرفدار قرنهای هفده و هجده در قسمتهایی از اروپا بوده که در آن بازیکنان حیوانات (مخصوصا روباه) را به هوا پرتاب میکردند.

After the use of dogs in blood sports was banned, such dogs were used as catch dogs in the United States for semi-wild cattle and hogs, to hunt and drive livestock, and as family companions.
پس از ممنوع شدن استفاده از سگ در ورزشهای خونین، از این سگها به عنوان سگ نگهبان برای دامها (خوک و گاو) و سگ شکاری استفاده شد و آنها مانند عضوی از خانواده شدند.

Two weeks of blood and sport!
خون و ورزشي که دو هفته ادامه داره.

He's of the same obsessive ilk as Ilithyia regarding blood and sport.
مثل علاقه اي که ايليثيا به خون و مبارزات داره.

Yet before he dons the Toga Virilis, let us honor him with sport and blood!
ديگه يک توگا ويريليس خواهد پوشيد! بياييد او را با مبارزه و خون مفتخر کنيم!