brainstorm oor Persies

brainstorm

werkwoord, naamwoord

(US) A sudden thought, particularly one that solves a long-standing problem.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

(در مورد چند نفر) فکرهای خود را روی هم گذاشتن

(قدیمی) تشنجات مغزی و عصبی

آشفتگی های ناگهانی مغزی

الهام ناگهانی · اندیشه ی ناگهانی وسازنده · ذهن انگیزی · ذهن انگیزی کردن · طوفان مغزی · فکر بکر

Soortgelyke frases

brainstorming
(امریکا) گردهمایی که در آن همه (بدون در نظر گرفتن ارشدیت یا نوبت) چاره ها و اندیشه های خود را ابراز می کنند · بارش فکری · تبادل اندیشه · تعاطی افکار، طوفان ذهنی، طوفان مغزی · طوفان فکری · مشکل گشایی گروهی

Brainstorming
طوفان ذهنی · طوفان فکری · طوفان مغزی

voorbeelde

a couple of you could be creatively brainstorming '
یکی دونفرتون هم می تون ین یه فکر بکر بکن ین.

At our lab RoMeLa, the Robotics and Mechanisms Laboratory, we have these fantastic brainstorming sessions.
در آزمایشگاهمان روملا، آزمایشگاه روباتیک و مکانیزم، ما این جلسههای فوقالعادهی هماندیشی و چارهجویی گروهی را برگزار میکنیم.

The project lasted approximately six to eight weeks, and was essentially an extended brainstorming session.
این پروژه تقریباً شش تا هشت هفته طول کشید و در اصل یک جلسه طوفان فکری بود.

But if we accept instead that learning is sometimes messy, that it requires opportunities to brainstorm and mess up and try again, that our kids dislike chaos and want to learn when they come to school, then we can set up schools to facilitate that kind of learning.
اما اگر ما قبول کنیم که یادگیری گاهی اوقات آشفته است، که برای آشفتگی فکری و بی نظمی به فرصتهایی نیاز دارد و تلاشِ دوباره، که کودکانمان هرج و مرج را دوست ندارند و میخواهند یاد بگیرند وقتی آنها به مدرسه میآیند، آنگاه میتوانیم مدارس را برای تسهیل این نوع یادگیری، راهاندازی کنیم.

We sat down and brainstormed on solutions to the biggest challenges facing their city.
ما نشستیم و در مورد راه حل هایی برای بزرگترین چالش هایی که شهر با آنها روبه رو بود همفکری کردیم.

Maybe one of us will have a brainstorm.
شاید فکری به ذهن کسی رسید

What's the brainstorm?
اون فكر جالبت چي بود ؟

MW: Sitting on the sofa that night, we brainstormed and thought of all the issues facing Bali.
م. و. : روی مبل نشسته بودیم، و در حال فکر بر تمامی مشکلاتی که بالی با آن روبروست بودیم.

The history of science has been one long series of violent brainstorms, as successive generations have come to terms with increasing levels of queerness in the universe.
تاریخ علم یک سری طولانی بوده است از ایدههای درخشان تند و تیز، همانطورکه نسلهای پیاپی با سطح فزایندهای از شگفتی در جهان روبهرو گشتهاند.

With that in mind, I encouraged people in my research group to partner with some clever material scientists, and all of us came together and brainstormed.
با این ذهنیت، افراد شرکت کننده در تحقیق خود را تشویق به همکاری با چند دانشمند بااستعداد کردم، و همگی جمع شدیم و مغزها را کار انداختیم.

And we’ve certainly learnt that over time, you get much better brainstorming, much more creative outcomes when everybody does play by the rules.
و به این نتیجه رسیدیم که با این روش، در گذر زمان وقتی همه ی افراد به قوانین احترام می ذارن به اندیشه های مبتکرانه تر و دست آوردهای خلاقانه ی بیشتری دست می یابیم.

Now, the most amazing part of this whole process has been sharing ideas and wishes, and so I invite you to give brainstorms onto how does this day echo into the future?
و جالبترین بخش همه این فرآیند به اشتراک گزاردن ایدهها و آرزوها بوده است، خُب، از شما دعوت میکنم که در مورد اینکه چگونه این روز منعکس کنند آینده میشود فکر کنید؟

So one day, I sat down to brainstorm, as you do, and I came up barren.
بنابراین یک روز نشستم به فکر و مشکلگشایی کردن، این کاریه که باید کرد، و دست خالی موندم.

It's basically efficient brainstorming, and when I visited David to learn about his research, he used dancers to explain it to me rather than the usual method: PowerPoint.
این یک راهکار خوب برای برکنار کردن مشکلات خواهد بود، و وقتی که من دیوید را ملاقات کردم تا چیزهایی درباره تحقیقاتش بدانم، او از رقاص ها برای فهماندن موضوع به من استفاده کرد بهتر از روش متداول: پاورپوینت

They use it for training and conferences and creative brainstorming days, none of which I ever get invited to.
که اکثرا از ان جا برای برگزاری کنفرانسها، جلسات کارا موزی و فکر بکر استفاده میشد. البته من به هیچ کدام از انها دعوت نشده بودم.

Boniface Mwangi: So we have this community of filmmakers, graffiti artists, musicians, and when there's an issue in the country, we come together, we brainstorm, and take up on that issue.
بانیفیس موانگو: خُب ما انجمن فیلم سازان را داریم، هنرمندان نقاشی بر دیوار، نوازند گان، و هنگامی که مشکلی در کشور هست، ما گردهم آمده، و فکر می کنیم، و بر روی موضوع کار می کنیم.

BG: Well, it's the most fulfilling thing we've ever done, and you can't take it with you, and if it's not good for your kids, let's get together and brainstorm about what we can be done.
بیل: خُب، این رضایت بخش ترین کاری بوده که تاکنون انجام داده ایم، و نمی توانید این را با خودتان ببرید، و اگر برای فرزندانتان خوب نیست، بگذارید فکرهایمان درباره آنچه که میشود انجام داد را روی هم بگذاریمد.

At IDEO we have brainstorming rules written on the walls.
ما در IDEO، قوانین همفکری و اندیشیدن مبتکرانه رو روی دیوارامون نوشتیم.

By holding space to first express pain and grief, we were then able to brainstorm ideas for a site -- amazing ideas that then became the seeds of what we did over the next four years.
با نگه داشتن فضا برای بیان درد و رنج، ما میتوانستیم برای سایت طوفان فکری ایده داشته باشیم -- ایده های جالبی که به دانه ای تبدیل شد که ما در ۴ سال بعدش انجام دادیم.

I got another brainstorm.
من يه فکر توپ دارم

I was brainstorming.
يه دفعه اومد به ذهنم

I'll schedule a brainstorming session with our best RD guys.
يه جلسه هم انديشي با بهترين بچه هاي بخش تحقيقات و توسعه ترتيب ميدم

There's not a lot of brainstormers in the group, huh?
خیلی فکر بکر و ایده ی خاصی ندارین ، نه ؟

Together, in a spirit of teamwork, brainstorm ways that you can address each other’s concerns.
با همکاری هم راههایی را بیابید تا بتوانید در مورد ناراحتی و نگرانیهای یکدیگر صحبت کنید.

So we had a few fantastic brainstorming sessions with a group of Swedish magicians, and they helped us create a method in which we would be able to manipulate the outcome of people's choices.
پس ما چند جلسه طوفان مغزی عالی با گروهی از شعبدهبازهای سوئدی برگزار کردیم، و آنها به ما کمک کردند روشی ایجاد کنیم که با آن میتوانستیم نتیجه انتخاب افراد را دستکاری کنیم.