coriander oor Persies

coriander

naamwoord

The annual herb Coriandrum sativum: used in many cuisines.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

گشنیز

naamwoord

Coriandrum sativum

always a sprig of coriander and a fistful of green chilies for free.
همیشه شاخه کوچکی گشنیز و یک مشت فلفل سبز مجانی.

گشنی

(گیاه شناسی)

میوه ی دانه مانند گشنیز (که کاربرد دارویی دارد و درچاشنی ها و برخی نوشیدنی ها به کار می رود)

گشنیز (Coriandrum sativum از راسته ی Umbellales)

Soortgelyke frases

coriander plant
گشنیز

voorbeelde

Exodus adds that manna was comparable to hoarfrost in color, and similarly had to be collected before it was melted by the heat of the sun, and was like a coriander seed in size but white in color.
کتاب خروج ذکر میکند که اندازه من تقریباً مانند شبنم یخ زده بود و قبل از اینکه توسط خورشید نابود میشد باید جمع میگردید و مانند بذر گشنیز سفید بود.

things like being careful with your coriander
بعضيها دوست دارند زياد از سبزيجات استفاده کنند اما هيچ چيزي جاي آب گوشت را ميگيره

always a sprig of coriander and a fistful of green chilies for free.
همیشه شاخه کوچکی گشنیز و یک مشت فلفل سبز مجانی.

In one of the mounds, a leather pouch containing hemp seeds, and scattered hemp, coriander, and melilotus seeds were also recovered.
در کوههای شهر دبا چشمههای آب روان و شیرین وجود دارد، آبشار وریعه که برفراز کوه دبا واقع شدهاست رونق وزیبایی خاصی به این شهر ساحلی بخشیدهاست.

Maybe she doesn't like coriander.
شاید از گشنیز خوشش نمیاد

Bathed in a coconut-coriander chili sauce.
در سسِ تند نارگيل و گشنيز.

It's carrot and coriander soup.
این سوپ هویج و گشنیزه.