flight line oor Persies

flight line

naamwoord

(aviation) The precise movement of a civil photogrammetric aircraft along a predetermined course at a predetermined altitude during the actual photographic run.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

(بخشی از فرودگاه که در آنجا هواپیماها را تعمیر یا پارک می کنند) تعمیرگاه هواپیما

خط پرواز

naamwoord

voorbeelde

These are the flight lines of most of the modern airborne radar-sounding profiles collected over Antarctica.
اینها خطوط پرواز اکثر آن مدرنترین نقشههای سیستم رادار صوتی هوایی است که از سرتاسر جنوبگان گردآوری شده.

Lefaucheux died on 25 February 1964 on a return trip to New York when her flight, Eastern Air Lines Flight 304, crashed shortly after takeoff from New Orleans.
لوفوشو در تاریخ ۲۵ فوریه ۱۹۶۴ در بازگشت به نیویورک، هنگامی که هواپیمای خطوط هوایی ۳۰۴ پرواز شرقی مدت کوتاهی پس بلند شدن از نیواورلئان، سقوط کرد، درگذشت.

We, watching their line of flight, noticed a great cloud of dust added to the slow smoke from ruined Mafrak.
اما همین طور که پرواز هواپیماها را تماشا میکردیم، گرد و خاک زیادی را دیدیم که همراه با دودی که از مفرق برمیخاستجلب نظر میکرد.

Flight, it's hitting the red line.
مدیر پرواز ، موشک داره به خط قرمز میرسه

Joads and Wilsons were in flight across the Panhandle, the rolling gray country, lined and cut with old flood scars.
جادها و ولسنها در طول دسته تاوه ، ناحیهی خاکی رنگ و پر دره که بر اثر طغیانهای پیشین آنها موجودار و پرچین شده است میگریختند

Zad's last online activity is from July 31, when he informs his followers he missed his flight the previous night due to the long lines at Tehran's Imam Khomeini International Airport.
آخرین فعالیت آنلاین آرش زاد مربوط به این روز است. آنجا که خبر میدهد از پروازش به استانبول به علت صف طولانی مسافران در فرودگاه امام خمینی جا مانده است.

Zad's last online activity is from July 31, when he informs his followers he missed his flight the previous night due to the long lines at Tehran's Imam Khomeini International Airport.
آنجا که خبر میدهد از پروازش به استانبول به علت صف طولانی مسافران در فرودگاه امام خمینی جا مانده است.

The house had a basement, about two feet below the street line, and a single story, about six feet above it, reached by a flight of steps.
این خانه زیرزمینی داشت که تقریبا دوپا از سطح خیابان پائینتر بود و در حدود شش پا بالای آن طبقه منحصر به فردی بود که یک رشته پلکان به آن وصل میشد.

He recalled that, in the intoxication of his love, in the Rue Plumet, during those six or seven ecstatic weeks, he had not even spoke to Cosette of that drama in the Gorbeau hovel, where the victim had taken up such a singular line of silence during the struggle and the ensuing flight.
به خاطر میآوریم که در مستی عشقش در کوچه پلو مه، در آن شش یا هفت هفته دل فریب، با کوزت در باره واقعه معمائی زاغه گور بو صحبتی هم نکرده بود که چگونه مرد گرفتار در جریان زد و خورد و پیش از فرار، تصمیمی چنان غریب به حفظ سکوت گرفته بود؟

So this is an image of the actual algorithm itself with the names scrambled for privacy, but you can see that these blocks of color are actually the four different flights, the two different towers, the first responders, and you can actually see within that different floors, and then the green lines are the interpersonal connections that were requested by the families themselves.
این تصویری از الگوریتم است که اسامی برای حفظ حریم شخصی محو شدهاند، اما میبینید که این رنگها نماینده چهار پرواز هستند، دو برج، اولین گروه افراد، و همین را در طبقات مختلف هم میتوانید مشاهده کنید، این خطهای سبز ارتباط بین افراد است که به درخواست خانوادهها بود.