imprecise oor Persies

imprecise

adjektief

Not precise or exact; containing some error or uncertainty.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

مبهم

adjektief

as being far removed from black magic, and that they therefore considered it imprecise.
و بیشتر نزدیک به جادوی سیاه و بنابراین مبهم و غیر دقیق مینمود.

غيردقيق

Containing some error or uncertainty.

غیرصریح

نادقیق

سرسری

voorbeelde

The Committee on the Rights of the Child, which monitors implementation of the CRC, expressed its concern in 2000 that the “broad and imprecise nature of the State party’s [Iran’s] general reservation potentially negates many of the Convention’s provision and raises concern as to its compatibility with the object and purpose of the Convention.”
کمیته حقوق کودک که نظارت بر اجرای کنوانسیون حقوق کودک را بر عهده دارد در سال 2000 ابراز نگرانی کرد که "ماهیت وسیع و غیردقیق شرط کلی دولت عضو (ایران) بطور بالقوه نافی بسیاری از مفاد کنوانسیون است و نگرانی هایی در زمینه انطباق آن با هدف و مقصود کنوانسیون ایجاد می کند."

Design verification is often the most time-consuming portion of the design process, due to the disconnect between a device's functional specification, the designer's interpretation of the specification, and the imprecision of the HDL language.
بازبینی طراحی اغلب بیشترین بخش وقت گیر از فرایند طراحی میباشد که با توجه به قطع ارتباط بین خصوصیات عملکردی دستگاه، تفسیر دستگاه از خصوصیات، و عدم دقت از زبان HDLاست.

Estimating their wealth in today's money is difficult and imprecise, considering that they owned art, land, and gold.
تخمین ثروت آنان به پول امروزی دشوار و نادقیق است، با توجه به این آنان آثار هنری، زمین و طلا داشتند.

Although the term "Coptic period" is utilized in popular discourse, its use in academia is generally avoided due to its imprecise nature, whereas "Late Antiquity" or "Byzantine Egypt" can be defined on chronological grounds.
گرچه اصطلاح «دوران قبطی» در مباحث عمومی استفاده شده است، اما از استفاده دانشگاهی آن به دلیل مبهم بودن اجتناب شده، از این رو دوران باستان متاخر یا مصر بیزانتی در پایههای تاریخنگاری قابل تعریف است.

Now, those are much better than what a novice like me could do, but they're still jerky and imprecise.
آنها بسیار بهتر از کار یک مبتدی مثل من هستند، ولی با اینحال هنوز نامنظم و غیر دقیق هستند.

Divination is one of the most imprecise branches of magic.
پیشگویی مبهمترین شاخهی جادو گریه.

David Wolpert and Gregory Benford suggest that there is no conflict between the two strategies; Newcomb's problem, they say, represents two different games with different probabilistic outcomes, and the conflict arises because of this imprecise definition of the game.
دیوید وولپرت و گریگوری بنفورد ادعا می کنند که هیچ تضادی بین این دو پاسخ نیست زیرا که مسئله نیوکامب در باطن دو مسئله ی متفاوت احتمالاتی را بیان می کند و هر کدام از دو روش بالا دو مسئلهی متفاوت را حل می کنند.

It differs from standard supervised learning in that correct input/output pairs are never presented, nor imprecise action models explicitly corrected.
این تفاوت با یادگیری نظارت شده استاندارد که در آن زوجهای ورودی / خروجی صحیح ارایه نمیشود، و نه مدلهای عمل غیر دقیق به صراحت تصحیح میشوند.

Computer-assisted translation is a broad and imprecise term covering a range of tools, from the fairly simple to the complicated.
ترجمه به کمک کامپیوتر یک اصطلاح گسترده و مبهم است که طیف وسیعی از ابزار، از نسبتاً ساده به پیچیده را پوشش میدهد.

Although data are imprecise, it is estimated that approximately 20 million unsafe abortions are performed annually, with 97% taking place in developing countries.
اگر چه دادهها مبهم هستند، تخمین زده میشود که سالانه حدود ۲۰ میلیون سقط جنین نا امن انجام میشوند، که ۹۷ ٪ آن در کشورهای در حال توسعه رخ میدهد.

Setting the zoom level to a value that is not a multiple of # % results in imprecise editing and redraw glitches. Do you really want to set to zoom level to %# %?
تنظیم سطح بزرگ‌نمایی به مقداری که مضرب نتایج ۱۰۰ ٪ در ویرایش نادرست و دریافت مجدد ضربتها نیست. واقعاً می‌خواهید سطح بزرگ‌نمایی را تا % # ٪ تنظیم کنید ؟

Argumentation theory Artificial intelligence Artificial general intelligence Bioinformatics Formal epistemology Game theory Philosophy of science Psychology Statistics Life Statistical relational learning Bayesian inference, Bayesian networks, Bayesian probability Cox's theorem Dempster-Shafer theory Fréchet inequalities Fuzzy logic Imprecise probability Logic, Deductive logic, Non-monotonic logic Possibility theory Probabilism, Half-proof, Scholasticism Probabilistic database Probabilistic soft logic Probability, Probability theory Probabilistic argumentation Probabilistic proof Subjective logic Uncertain inference Upper and lower probabilities James Franklin, The Science of Conjecture: Evidence and Probability before Pascal, 2001 The Johns Hopkins Press, ISBN 0-8018-7109-3 Nilsson, N. J., 1986, "Probabilistic logic," Artificial Intelligence 28(1): 71-87.
آمار بیوانفورماتیک روانشناسی شناختشناسی رسمی (Formal epistemology) فلسفه علم نظریه بازیها نظریه مناظره (Argumentation) هوش مصنوعی هوش مصنوعی عمومی (قدرتمند) احتمالات نادقیق احتمالات زیرین و زبرین احتمالات، نظریه احتمالات احتمالگرایی، نیمهاثبات، فلسفه مدرسی استنباط بیزی، شبکههای بیزی، احتمالات بیزی استنباط غیرحتمی پایگاهداده احتمالاتی عدم قطعیت عقل مناظره احتمالاتی منطق، استدلال استنتاجی، منطق غیریکنواخت منطقِ انگاشتی (Subjective logic) منطق فازی نابرابریهای Fréchet نظریه Dempster-Shafer نظریه امکان نظریه کاکس (Cox) یادگیری رابطهای آماری (Statistical relational learning) James Franklin, The Science of Conjecture: Evidence and Probability before Pascal, 2001 The Johns Hopkins Press, ISBN 0-8018-7109-3 Nilsson, N. J., 1986, "Probabilistic logic," Artificial Intelligence 28(1): 71-87.

Support for partial predication was added in the form of conditional move instructions for both GPRs and FPRs; and an implementation could choose between having precise or imprecise exceptions for IEEE 754 traps.
پشتیبانی از پیشبینی جزئی در قالب دستورهای انتقال شرطی برای هردوی رجیسترهای عمومی و نقطه شناور اضافه شد؛ و یک پیادهسازی میتوانست بین استثنائات دقیق یا مبهم تلههای IEEE 754 انتخاب کند.

as being far removed from black magic, and that they therefore considered it imprecise.
و بیشتر نزدیک به جادوی سیاه و بنابراین مبهم و غیر دقیق مینمود.