lying in oor Persies

lying in

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

وضع حمل

naamwoord

Soortgelyke frases

lying-in
زایمانی · زحمت · مشقت · وابسته به یا برای زایمان

lying in wait
دام · پناه گاه · کمین

voorbeelde

The killer was just using him as bait, lying in wait with a sniper rifle across the street.
قاتل ازش به عنوان طعمه استفاده کرده ؛ اونور خیابون با یه تک تیرانداز کمین کرده بود

Lying in his hammock, Colonel Aureliano Buend'a was insensible to the pleas for clemency.
سرهنگ آئورلیانو بوئندیا هم در حالی که روی گهوارهی سفری خودش دراز کشیده بود، به التماسهای تقاضای عفو بیاعتنا باقی ماند

Jason immediately ran upstairs and found Lindsay lying in a pool of blood in the master bedroom.
جیسون بلافاصله وارد شد و در اتاق خواب اصلی طبقه بالا لیندزی را غرق در خون پیدا کرد.

Lying in bed of a morning listening to the pigeons on fine linen;
در یک بامداد در ملحفههایی تمیز خوابیدهاند، به آواز کبوترها گوش میدهم؛

saw, lying in the hollow beneath him, his house.
در درهی زیر پای خود خانهاش را دید.

She had been for hours lying in her bed, weary and suffering.
ساعتها میگذشت که او خسته و دردمند در بستر خود غنوده بود.

He's lying in the ashram at Sripur
اونو بُردنش به شيرپور

He's more interesting lying in a box.
وقتي توي يه تابوت خوابيده ، خيلي جذاب تره.

She was preparing for her ninth lying in;
خانم پـرایس کـه داشت آماده زایمان نهم میشد،

When I dare look again, Vein's lying in scraps of bloody flesh around my uncle.
وقتی دوباره جرئت نگاه کردن پیدا میکنم، میبینم که تکههای خون آلود بدن وین اطراف عمویم افتاده است.

She was found lying in the street
توی خیابان افتاده بود

but on the tenth, which was the 26th of October, Orlando was lying in the bracken
اما روز دهم، 26 اکتبر، ارلاندو روی سرخسها خوابیده بود

And won't you have a lying in ward? ' asked Dolly.
دالی پرسید : پس بخش زایمان ندارید؟

The apostle John stated: “The whole world is lying in the power of the wicked one.”
یوحنای رسول میگوید: «تمامی دنیا در آن شَرور لمیده است.»

Wouldn't it be better to do something instead of lying in bed?
بهتر نبود عوض اینکه در رختخواب بماند کاری کند؟

Who knows what he's left lying in wait for us.
.کسي چي ميدونه اون برامون چه تله هايي گذاشته

(b) Why has the “woman” been lying in darkness?
ب) چرا «زن» در تاریکی به خاک افتاده است؟

Women of the people are here too now, lying in the portico there waiting.
هماکنون عدهای از زنان در راهرو منتظر او هستند

Now, lethally autonomous killer robots would take many forms -- flying, driving, or just lying in wait.
رباتهای قاتلِ دارای استقلالِ عملِ مرگبار، میتونن شکلهای مختلفی داشته باشن ــ پرواز کنن، رو زمین حرکت کنن، یا این که صرفاً کمین بکنن.

lying in saline with an electric charge in the base of your cranium
خوابيدن تو آب با وسايل الکتريکي

I will not tolerate lying in my home.
من دروغگو تو خونه ي خودم تحمل نميکنم.

I saw women and children lying in the streets.
جنازه زن ها و بچه ها رو توي خيابون ديدم

Sir, Zafar's body is lying in the University.
قربان ، جسد ظفر توي دانشگاه افتاده.

After 90 days your bones will be lying in the gutter.
بعد 90 روز استخون هات ميوفته توي جوي آب

If I drove it out of her too, then why is she lying in there like a fucking...
، از ازش بیرونش آوردم پس چرا همینطوری اونجا ....