nipple oor Persies

nipple

/ˈnɪp(ə)l/ naamwoord

The projection of a mammary gland from which, on female mammals, milk is secreted.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

نوک پستان

naamwoord

projection of mammary gland

پستان

naamwoord

پستانک

naamwoord

پستونک · افشانک · (شیشه ی شیر بچه) سر شیشه · (لوله کشی) مغزی · نوک پستان (teat و mammilla هم می گویند) · هر چیز پستانک مانند: (مکانیک) گریس خور

Soortgelyke frases

stimulation of nipples
تحریک دهانی نوک پستان

nipple piercing
سوراخکاری نوک پستان

voorbeelde

My master points out that men don't need nipples.
اربابم ميگه اين مردها نيازي به نوک سينه ندارن. کارم باهات تموم شد.

He shot me in my nipples!
اون به نوک سینم هام شلیک کرد!

But when I do get one, it's going to be a girl with nipples.
. یه دختر پیدا میکنم که پستونش دراومده باشه

god, i hope i never have to hear him say the word "nipple" again
خدايا، خواهش ميکنم ديگه نذار اسم پستان رو از زبون پدرم بشنوم

the number of nipples being the maximum litter size
تعداد پستانها اندازه رحم رو تعيين ميکنن

Breasts, and especially the nipples, are erogenous zones.
سینهها و به خصوص نوک پستان، مناطق محرک احساسات جنسی هستند.

i was wondering, just how important are strong nipples
من تعجب کردم مگه چقدر مهمه پستونها قوي باشن

Captain Kirk's nipples!
پستونک کاپيتان " کرک "...

By the way, that is not a nipple, that's a cupcake.
راستی، این نوک پستان نیست، بلکه کاپ کیک هست.

The stoat has four pairs of nipples, though they are visible only in females.
ماهیچههای راست چهار ماهیچه هستند که از حلقه احاطهکننده عصب بینائی (حلقه زین) منشأ میگیرند و در چهار جهت در قدام استوای کره چشم به آن متصل میشوند.

youre excited you should feel my nipples
تو هیجانزده ای پس باید یه دستی به نوک سینه های من بزنی

The preferred method is 30 compressions and two breaths in the center of the chest, between the nipples, pressing down at least two inches, no more than two and a half, at a rate of at least 100 beats a minute, no more than 120.
روش توصیه شده ۳۰ ماساژ قلبی برای هر دو تنفس مصنوعی در وسط سینه بین نوک پستانهاست، که با هر فشار سینه باید حدود ۵ سانت پایین بره. بیشتر دو و نیم بار نشه، با سرعت ۱۰۰ فشار در دقیقه، که بیشتر ار ۱۲۰ بار نشه.

Did you just say that cats are obsessed with your nipples?
الان گفتي که گربه ها به نوک سينه ات عقده دارن ؟

These two... my nipples!
اين دو تا نوک سينه هاي من هستند!

which, i'm sorry, might as well have nipples on them
که متاسفانه بايد بگم... بايد روش نوک پستون ميذاشتيد

Look at that pacemaker scar, the cattle skull birthmark... and his famous superfluous nipple.
علامت اسکلت مادرزادي و اون نوک سينه دوتايي معروفش

The guy on the cover with his nipples showing?
اون مَرده كه رو جلد كتابت سینه هاش معلومه ؟

he wet the tip of his forefinger and grazed her nipple when it was caught off guard,
نوک انگشت سبابهاش را به روی سینهی او گذاشت و زن انفجاری مرگبار را حس کرد،

it also gave him four extra nipples
اين همينطور باعث شده #تا نوک پستان ديگه هم دربياره

You can't expect him to live forever with his sister... and the nipple-twisting that goes on there.
نميشه که تا آخر توي زيرزمين خواهرش زندگي کنه وهمش با خودش ور بره

Oh, I loved breastfeeding until my nipples started cracking.
اوه من عاشق شیر دادنم به بچه تا زمانی که دیگه نوک سینه هام داغون شد

'twas the icy wind whispering over my nipples.
نسيم خنک نوک سينه هام رو نوازش مي کنه

A slender, naked executioner with dark nipples and deep dimples when she smiled.
مأمور اعدامی باریک، برهنه با سر سینههای تیره و چالهای عمیقی بر گونه در وقت خندیدن.

She had four nipples.
4تا نوک سینه داشت.

can you see my nipples through this shirt?
نوک سينه هام از پشت اين پيرهنه معلومه؟