omission oor Persies

omission

naamwoord

The act of omitting.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

حذف

naamwoord

That is lying by omission.
اینم دروغ گفتن با حذف جزئیاته.

غفلت

Hey, there are sins of omission and sins of commission.
يه سري از گناهها ناشي از غفلت و. بعضي نتيجه نافرمانين.

قصور

زدش · سترش · پرویش · اهمال · تقصیر · کوتاهی · از قلم افتادگی یا انداختگی · حذف شدگی · فرو گذاری · فرو گذاشت · هر چیز حذف شده یا از قلم افتاده

Soortgelyke frases

omissible
انجام ندادنی · حذف کردنی · فرو گذاشتنی

error and omissions expected E&OE
اشتباهات و از قلم افتادگی ها از طرفین قابل قبول است

omissive
حذف کننده · غفلت کار · فرو گذار · قاصر · کوتاهی کننده

voorbeelde

Allows omission of the expensive loading and re-loading of the control register in languages such as C where float-to-int conversion requires truncate behaviour by standard.
این کار اجازه میدهد تا بارگیری و بارگذاری مجدد پر هزینه ثبات کنترل در زبانهایی مانند C را در حالتهایی که تبدیل اعداد اعشاری به اعداد صحیح به کوتاه کردن نیاز دارد با نادیده گرفتن به صورت استاندارد برطرف کند.

Generally speaking, there are three main approaches to handle missing data: Imputation—where values are filled in the place of missing data, omission—where samples with invalid data are discarded from further analysis and analysis—by directly applying methods unaffected by the missing values.
بهطور کلی، سه رویکرد کلی برای مقابله با دادههای گمشده وجود دارد: جانهی -که به پرکردن جای دادههای گمشده میگویند- حذف—که در آن نمونهها با دادههای نامعتبر از تحلیل دور انداخته میشوند و تحلیلی -بهکار بردند روشهایی بیتأثیر از دادههای گمشده-.

In the fifth chapter, New Crisis and Enhanced Efforts, which contains seven sections, the author explains how the crisis resulting from Atomic Energy Organization of Iran's first incomplete report to the IAEA, especially its omission to refer to the blueprints of the second-generation (P2) centrifuges was managed.
در فصل پنجم کتاب با عنوان بحران جدید و تلاشهای مضاعف، در ۷ بخش، مؤلف، نحوه مهار بحران ناشی از ناقص بودن اولین گزارش سازمان انرژی اتمی ایران به آژانس، خصوصاً ذکر نکردن نقشههای مربوط به نسل دوم سانتریفیوژها (P2) و همچنین مشکلاتی را که قضیه تسلیم لیبی در برابر آمریکا و انگلیس متوجه ایران کرده بود، توضیح داده و چگونگی تبدیل این بحران به یک فرصت بالقوه از طریق توافق بروکسل را تبیین میکند.

And also quite remakable, for it contains one omission that is most tracking.
و همچنين محتواي اين نامه يک چيزي رو از قلم انداخته

Kimball called failing to follow that law a sin of omission with a heavy cost.
کیمبال پیروی نکردن از این قانون را گناه غفلت با بهائی گزاف خواند.

That is lying by omission.
اینم دروغ گفتن با حذف جزئیاته.

an omission which Dorothea afterwards thought of with surprise;
این کار حیرت دور تا را برانگیخت

Errors produced by children with speech sound disorders are typically classified into four categories: Omissions: Certain sounds are not produced — entire syllables or classes of sounds may be deleted; e.g., fi' for fish or 'at for cat.
خطاهایی که توسط کودکان با اختلال گفتار تولید میشوند معمولاً به ۴دسته تقسیم میشوند: حذف:آواهای خاصی تولید نمیشوند همچنین سیلابلها با طبقهای از آواها میتواند حذف شوند و برای مثال fiبرای fish یا at برای cat.

When the band discovered the song's omission after listening to its copy of the album, Cobain called Weinberg and demanded he rectify the mistake.
وقتی که گروه پس از گوش کردن به یک نسخه از آلبوم متوجه شد این ترانه در انتهای آن قرار ندارد، کوبین با Weinberg تماس گرفتو درخواست کرد این اشتباه را جبران کند.

Hey, there are sins of omission and sins of commission.
يه سري از گناهها ناشي از غفلت و. بعضي نتيجه نافرمانين.

And this omission, he said, led to seeing people, and people starting to see themselves, within the categories of the bureaucracies and the institutions.
و این باعث شد که مردم فقط خودشان را در دستههای اداری و نهادی ببینند.

In any case, its omission from Mark 6:11 does not effect its unchallenged presence in Matthew 10:15.
این بررسی نشان میدهد ناکاماتو هیچ پستی را بین ساعت ۵ صبح تا ۱۱:۰۰ گرینویچ ثبت نکردهاست.

During this time, 90 hours were spent on the bill of rights alone, all filmed for television, while civil rights experts and advocacy groups put forward their perceptions on the Charter's flaws and omissions and how to remedy them.
برای این کار، فقط برای بحث در مورد لایحه حقوق، ۹۰ ساعت صرف شد که همگی برای تلویزیون ضبط شد در حالی که کارشناسان حقوق مدنی و گروههای ذینفوذ، مشاهدات و برداشتهای خود از معایب و کمبودهای منشور و راههای برطرف کردن آنها را پیشنهاد میدادند.

what believer sees a disturbing omission or infelicity?
کدام ایمانآوردهای میتواند نبود یا ناشایستگی عبارتی را در نوشتهای احساس کند؟

Well, at least a liar by omission.
خب ، دست کم دروغ از روي فراموشکاري

Its omission can suggest a stronger connection between the last two items in a series than actually exists.
حذف ویرگول رشتهای، میتواند ارتباط بین دو مورد آخر را بیش از آنچه در واقعیت هست، قویتر نشان دهد.

But James’ words can also apply to sins of omission.
اما سخنان یعقوب میتواند بر گناه به سبب غفلت نیز دلالت کند.

This named omission of Masonic orders caused both Catholics and Freemasons to believe that the ban on Catholics becoming Freemasons may have been lifted, especially after the perceived liberalisation of Vatican II.
این عدم اشاره مستقیم اسمی به گروههای ماسونی باعث شد هم کاتولیکها هم فراماسونها اینگونه برداشت کنند که ممنوعیت ماسون شدن کاتولیکها برداشته شدهاست، به ویژه پس از پروسه آزادسازی علنی شورای دوم واتیکان.

though, as they are such enemies of ours, it is conceivable that there were omissions rather than additions made in the course of it.
لیکن از سوی دیگر، آنان با ما چندان دشمنند که میتوان گفت مؤلف نه تنها در بیان واقع مبالغه نکرده بلکه کم هم نوشته است،

she must doubly feel the omission.
لابد خود خانم وستن هم این مطلب را حسب میکند.

I am perfectly acquainted with the play, I assure you; and with a very few omissions, and so forth, which will be made, of course, I can see nothing objectionable in it; and _I_ am not the _only_ young woman you find who thinks it very fit for private representation.
مطمئن پاش که من با این نمایشنامه آشنایی کافی دارم... با چند مورد حذف، و این طور کارها، البته، نکـته قابل اعتراضی در آن نمیبینم. تازه من که تنها زنی نیستم کـه آن را بـرای نـمایش خصوصی مناسب میدانم.

If you look at your notes from time to time, unhurriedly, you should be able to stick to your material and avoid omissions and inaccuracies.
اگر تو در حین گفتار، گهگاهی نظری به یادداشتهای خود بیندازی، آنهم بدون عجله، باید قادر باشی مطالب خود را کاملاً ارائه دهی و از حذف و اظهارات نادرست بپرهیزی.

Aside from the omission of the divine name, Jehovah, a number of other deviations will be noted by serious Bible students.
این کتاب علاوه بر حذف کردن نام الٰهی یَهُوَه، اشتباهات زیادی دارد که توجهٔ شاگردان ساعی کتاب مقدّس را به خود جلب کرد.

(b) What grave omission did one clergyman make in a lecture?
ب) یک کشیش در سخنرانی خود چه نکتهٔ مهمی را از قلم انداخت؟

Once she would have thought this omission a mortal sin but, somehow, staying away from church did not seem so sinful now as it formerly had.
در گذشته، ان را گناه بزرگی میدانست ولی حالا که دوری از کلیسا باعث اتفاق بدی نشده بود دیگر آن تشویش گذشته را نداشت.