pick's disease oor Persies

pick's disease

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

(پزشکی) بیماری پیک

Pick's disease

naamwoord

A rare neurodegenerative disease that causes progressive destruction of nerve cells in the brain. Symptoms include aphasia and dementia.

voorbeelde

Rumelhart became disabled by Pick's disease, a progressive neurodegenerative disease, and at the end of his life lived with his brother in Ann Arbor, Michigan.
راملهارت بر اثر بیماری پیک، که یک عارضه عصبشناختی پیشرونده است، معلول شد و در اواخر عمر خود با برادر خود در ان آربر، میشیگان زندگی میکرد.

Children pick up disease in the place that's supposed to love them and protect them the most, in their homes.
کودکان بیماریها را در جایی می گیرند که قرار است آنها را دوست داشته باشد و بیشتر از همه مراقبشان باشد، یعتی توی خانه هایشان.

A medical team in Vienna diagnosed the disease as Morbus Pick, a rare incurable neurodegenerative disease.
یک تیم پزشکی در وین این بیماری را به عنوان Morbus Pick انتخاب کرد بیماری نادری ناشناخته غیرقابل درمان است.

Carlisle got on and told Charlie that Bella picked up some rare disease in South America.
کارل ایل بلا را معاینه کرده بود و به چارلی گفته بود که بلا در آمریکای جنوبی دچار یک نوع بیماری نادر و کمیاب شده.

Just because he could have picked up any one of a hundred exotic diseases from his job doesn't mean he didn't.
فقط چون اون مي تونسته صد تا بيماري عجيب غريب از کارش بگيره ، دليل نميشه که حتما گرفته باشه

Swiftly, cleanly the ambulance sped to the hospital, having picked up instantly, humanely, some poor devil; some one hit on the head, struck down by disease, knocked over perhaps a minute or so ago at one of these crossings, as might happen to oneself.
سریع، تمیز، آمبولانس به سرعت به بیمارستان میرفت، بعد از اینکه بلافاصله، از سرِ انسان دوستی، بخت برگشتهای مفلوک را سوار کرده بود؛ کسی که به سرش ضربهای خورده بود، کسی که از بیماری از پای درآمده بود، شاید یک دقیقه پیش یا این حدود در یکی از آن تقاطعها تصادف کرده بود، حادثهای که ممکن بود برای خود آدم پیش بیاید.

If our sample is cherry-picked in some way -- say, we poll only urban voters, or say, in our clinical trials for treatments for heart disease, we include only men -- the results may not generalize to the broader population.
اگر نمونه ما دستچین شده باشد -- مثلاً، تنها از شهرنشینان نظرسنجی کنیم، یا در آزمایشهای کلینیکی برای درمان بیماریهای قلبی، تنها مردان را در نظر بگیریم -- ممکن است نتایج قابل تعمیم به جمعیت وسیعتر نباشند.

Indeed, for the pick-up artists, falling in love with someone is a waste of time, it's squandering your seduction capital, so it must be eliminated like a disease, like an infection.
در ضمن، از نظر "pick-up artist" ها، عاشق کسی شدن تنها هدر دادن وقت است، و توانایی شما را در اغواگری هدر میدهد، پس باید مثل یک نوع بیماری، یا عفونت نابود شود.

till at last, broken with disease and starvation, old, without means to keep body and soul together but such lessons as he could pick up from poor students, he found himself in that little neat town under the heel of a personal tyranny greater than any in Europe.
تا سرانجام بیماری، گرسنگی، پیری، و فقر و نداشتن وسیله معاش جز دیناری چند که از راه تدریس خصوصی دانشجویان ندار تحصیل میکرد او را از پای درآورد، و خود را سرانجام در این شهر کوچک و تمیز و زیر پاشنه استبداد شخصی دیگر مییافت که از همهشان در سراسر اروپا بزرگتر بود.