postulator oor Persies

postulator

naamwoord

A person who postulates something as the basis of an argument

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

(کلیسای کاتولیک) مطرانی که پیشنهاد مقدس سازی کسی را مطرح و از آن دفاع می کند

کسی که استدلال بنداشتی می کند (رجوع شود به postulate)

Soortgelyke frases

parallel postulate
اصل پنجم اقلیدس

accounting period postulate
فرض بنیادی دوره حسابداری

entity postulate
فرض مسلم شخصیت – فرض بنیادی شخصیت جداگانه

fundamental accounting postulates
مفروضات بنیادی حسابداری

accounting postulates
مفروضات موضوعه حسابداری،فرضیات بنیادین حسابداری

postulation
اسناد · تظلم · دادخواست · عریضه · فرض · مسلم گیری

Postulate
فرض کردن

postulant
(نهادهای مذهبی) داوطلب ورود

postulate
(قضیه) حکم · ادعا · ادعا کردن · اصل · اصل قرار دادن · اصل موضوع · امرمسلم · ایجاب کردن · بدیهی پنداشتن · بن انگاره · بنداشت · بنداشت کردن · بنشت · تقاضا · داعیه داشتن · شرط لازم · فرض · فرض مسلم · لازمه · مبنا قرار دادن · مستلزم بودن · مسلم فرض کردن · مطالبه کردن · نیازمند بودن · پذیره · پیش برنهش · پیش نیاز · پیش گزارده · چیز بدیهی

voorbeelde

lay sisters, novices, postulants, interrupt what theyare saying
راهبات خدمتکار، مبتدیها، طلاب، همه، آنچه را که میگویند،

Such work postulate a lot of patience.
چنین کاری شکیبائی فراوانی را می طلبد.

According to Blavatsky, this postulated science provides a description of Reality not only at a physical level, but also on a metaphysical one.
بنا به گفته بلاواتسکی این علم بدیهی توصیفی از واقعیت را نه فقط در سطح فیزیکی بلکه در سطحی متافیزیکی فراهم میکند.

But to arrive at these laws, resulting from the sum of all those human wills, man's mind postulates arbitrary and disconnected units.
اما اندیشه و ذهن بشر برای درک قوانین مجموع ارادههای انسانی اجزاء ارادی و ناپیوستهای را از این مجموعه جدا ساخته مورد مطالعه و تحقیق قرار میدهد.

Bertil Lundman by contrast postulates an "Iranid" subtype of his "Eastern Mediterranean" race.
برتیل لوندمان بر خلاف او ایرانی را یک زیررده از نژاد «مدیترانه شرقی» اش میشمرد.

Until the 19th century, few doubted the truth of the postulate; instead debate centered over whether it was necessary as an axiom, or whether it was a theory that could be derived from the other axioms.
تا قرن نوزدهم عده کمی در درستی این اصل تردید داشتند و بحثها بیشتر حول این بود که آیا این یک اصل است یا اینکه یک نظریه است که میتوان آن را از اصول دیگر نتیجه گرفت.

And that means that if we want to avail ourselves of it, we're allowed to postulate chemical events in the origin of life which have a probability as low as one in 100 billion billion.
و این به آن معنی است که اگر ما بخواهیم در موردش چیزی قائل شویم ما اجازه داریم تا رخدادهای شیمیاییای را در آغاز جهان فرض کنیم که احتمالی به کمی یک در صد بیلیون بیلیون دارند.

Planck postulated a direct proportionality between the frequency of radiation and the quantum of energy at that frequency.
پلانک فرض کرد که رابطه خطی بین فرکانس یک طول موج و واحد انرژی که در آن طول موج میتواند حمل شود وجود دارد.

He postulated that if a herder put more than his allotted number of cattle on the common, overgrazing could result.
وی این فرض را بدیهی دانست که اگر هر چوپان گاوهایی بیش از تعدادی که به وی اختصاص داده شده در زمین قرار دهد، ممکن است منجر به چرای بیش از حد شود.

he postulated that cognitive simalactra might one day approximate component models of the psyche
اون پيش بيني کرده بود که قسمت هاي اگاه رباطها يک روزي يک جنبه فلسفي و مشابح روح به رباطها بده

The idea of "magic bullets" was first proposed by Paul Ehrlich, who, at the beginning of the 20th century, postulated that, if a compound could be made that selectively targeted a disease-causing organism, then a toxin for that organism could be delivered along with the agent of selectivity.
ایده «گلوله جادویی» ابتدا توسط پل ارلیش ارائه شد، که این دانشمند در ابتدای قرن بیستم ادعا کرد که اگر ترکیبی ساخته شود که بتواند بهطور اختصاصی به ارگانیسم ایجادکننده بیماری متصل شود، سپس میتوان این ماده را سوار بر یک توکسین نموده و به سمت آن ارگانیسم فرستاد.

These ideas were initially taken as postulates, but today there are efforts to test each of them.
در ابتدا این ایدهها عنوان اصل پذیرفتهشده بودند، اما امروزه تلاشهایی برای آزمودن درستی آنها در جریان است.

One is a postulant for two years at least, often for four; a novice forfour.
دست کم دو سال و غالبا چهار سال طلبه و دو سال مبتدی هستند.

postulation
بديهي شمردن

Victor Vasarely postulated in his Manifest Jaune in 1955 in Paris that works of art should feature the properties of being multiplicable and repeatable in series.
ویکتور واسارلی در قطعنامهای در ۱۹۹۵ در پاریس عنوان کرد که آن کار هنری بایستی قابل تکثیر و تکرار شدنی در سریهای مختلف و متعدد باشد.

During these wanderings, Pierre noticed that he was spoken of now as the Seeker, now as the Sufferer, and now as the Postulant
پییر در این راهپیمایی دریافت که گاهی او را جوینده و زمانی دردکش و گاهی داوطلب مینامند.

Plasma cosmology is a non-standard cosmology whose central postulate is that the dynamics of ionized gases and plasmas play important, if not dominant, roles in the physics of the universe beyond the Solar System.
کیهانشناسی پلاسما (به انگلیسی: Plasma cosmology)، کیهانشناسی غیر استانداردی با این انگارهٔ مرکزی است که دینامیک گازهای یونیزه شده و پلاسما نقش مهمی را-اگر نقش غالب نداشته باشند- در فیزیک جهان خارج از منظومه شمسی بازی میکنند.

He also postulated that it holds for all the laws of physics, including both the laws of mechanics and of electrodynamics.
او همچنین بیان نمود که این اصل برای تمام قوانین فیزیک صادق است که در آن زمان شامل قوانین مکانیک و الکترودینامیک میشد.

Stanford University psychology professor Brian Wandell postulates that the observance of backward messages is a mistake arising from this pattern recognition facility, and argues that subliminal persuasion theories are "bizarre" and "implausible."
برایان واندل استاد عالیرتبه روانشناسی در دانشگاه استنفورد تصریح میکند که توجه و وقعگذاری به پیامهای وارونه، اشتباهی است که از این قابلیت الگوشناسی نشأت گرفتهاست و اظهار میدارد تئوریهای انگیزش زیرآستانهای همگی «موهوم» و «نامقبول»اند.

Blue veil means you're a postulant, haven't taken your vows yet.
روسري آبي يعني تازه رفتي براي خدمت به کليسا ، هنوز عهد نبستي

The following year, Sir Frederick Hopkins postulated that some foods contained "accessory factors"—in addition to proteins, carbohydrates, fats, and salt—that were necessary for the functions of the human body.
یک سال بعد، فردریک هاپکینز به این نتیجه رسید که بعضی غذاها، علاوه بر کربوهیدراتها، پروتئینها و چربیها، موادی دارند که برای متابولیسم و کارکرد صحیح بدن ضروری هستند.

The theory of evolution postulates that all organisms on the Earth, both living and extinct, have descended from a common ancestor or an ancestral gene pool.
نظریه تکامل ادعا میکند که تمام موجودات زنده روی زمین، موجودات زنده و منقرض شده، از یک نیای مشترک یا یک خزانه ژنی نیایی به وجود آمدهاند.

Cavalier-Smith has postulated that the Planctomycetes are within the clade Planctobacteria in the larger clade Gracilicutes, but this is not generally accepted.
کاوالیر-اسمیت پلانکتومیستها را در کلاد پلانکتوباکتریا در کلاد بزرگتر گراسیلیکوتها قراردادهاند ، اما این نظریه کاملاً پذیرفته شده نیست.

They postulate fundamental laws governing them, like the laws of gravity or of quantum mechanics.
آنها قوانین بنیادی را مبنا قرار می دهند که آنها را اداره می کنند، مثل قوانین جاذبه یا مکانیک کوانتوم.