proprietary oor Persies

proprietary

/prəˈprɑɪ.ə.teɪɹ.i/ adjektief, naamwoord

Of or relating to property or ownership, as proprietary rights.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

اختصاصی

adjektief, naamwoord

The Common Desktop Environment, a proprietary industry standard desktop environment
محیط رومیزی مشترک ، محیط رومیزی استاندارد صنعت اختصاصیName

مالکیت

The general store, he said with a proprietary flourish.
راهنما با احساس مالکیت به آن اشاره کرد و گفت: فروشگاه جزیره.

ملاک

خصوصی · مالکان · مالکانه · کدیور · کدیورانه · کدیوری · ملکی · (امریکا) مالک کوچ نشین گاه · دارای حقوق انحصاری (طبق patent یا copyright و غیره) · دارندگان (ملک) · زمین دار · غیر دولتی · مالک مستعمره (طبق حکم پادشاه انگلیس) · مالک کوچستان · وابسته به مالک یا مالکیت

Soortgelyke frases

proprietary names
نامهاي تجاري · نشانهای تجاری

proprietary software
نرمافزار مالکیتی

proprietary colony
(امریکا) کوچستان اختصاصی (که مالکیت آن از طرف شاه انگلیس به شخص بخصوصی واگذار می شد) · مستعمره · کوچ نشین گاه

proprietary license
پروانهٔ نرمافزار غیرآزاد

voorbeelde

Many other companies made "business personal computers" using their own proprietary designs, some still using 8-bit microprocessors.
بسیاری از شرکتهای دیگر در آن زمان " رایانههای شخصی کسب و کار " را با استفاده از طرحهای اختصاصی خود میساختند، برخی با استفاده از ریزپردازندههای ۸-بیتی.

The linux-based Android operating system uses a proprietary version of Java that is similar, but not identical to Java Me.
سیستم عامل آندروید مبتنی بر لینوکس از یک نسخه اختصاصی جاوا استفاده میکند که مشابه است اما با Java Me مشابه نیست.

Because the format is free, and its reference implementation is not subject to restrictions associated with copyright, Ogg's various codecs have been incorporated into a number of different free and proprietary media players, both commercial and non-commercial, as well as portable media players and GPS receivers from different manufacturers.
از آنجایی که این قالب آزاد است و مرجع اجرایی آن تحت اختیار محدودیتهای وابسته به کپیرایت نیست، کٌدِکهای گوناگون اوجیجی در تعدادی زیادی از پخش کنندههای رسانهای مختلف رایگان و اختصاصی، تجاری و غیرتجاری بهعلاوه پخشکنندههای رسانهای قابل حمل و گیرندههای جیپیاس از کارخانههای مختلف استفاده شدهاست.

Carroll and nearly the entire governing structure of the colony, with the exception of the lower house of the proprietary assembly, were appointed by Calvert.
کرول و تقریباً تمام ساختار حاکمهٔ مستعمره، به جز مجلس عوام گروه قانونگذاری مالک، توسط کالورت منصوب شده بودند.

OpenCog was originally based on the release in 2008 of the source code of the proprietary "Novamente Cognition Engine" (NCE) of Novamente LLC.
OpenCog در اصل بر اساس انتشار سال ۲۰۰۸ کد منبع اختصاصی "Novamente Cognition Engine" (NCE) متعلق به شرکت Novamente LLC بنا شدهاست.

He's obtaining highly classified proprietary documents.
اون ؛ اسناد اختصاصي بسيار طبقه بندي شده و سري رو بدست آورده.

to incorporate our proprietary repulsor technology
كه تكنولوژي دفاعي ما را شامل ميشه

Examples include proprietary freeware such as Google Earth and RealPlayer.
نمونههایی از این نرمافزارهای انحصاری رایگان، google earth و RealPlayer هستند.

Scarlett felt pleased at hearing of their exploits, pleased in a proprietary manner.
اسکار لت از آنچه که دربارهی این دو برادر میشنید شاد شد، شادی او بهگونهای بود که انگار آنها مال او هستند.

Eventually, the proprietary component that KDE depended on (Qt) was released as free software.
در نهایت قسمت انحصاریای که پروژهٔ کیدیای به آن وابسته بود (کیوت)، به عنوان نرمافزار آزاد منتشر شد.

The use of proprietary instant messaging protocols meant that instant messaging networks were incompatible and people were unable to reach friends on other networks.
استفاده از پروتکلهای اختصاصی به این معنا بودهاست که بسیاری از شبکههای پیامرسانی فوری با یکدیگر سازگار نیستند و افراد از برقراری ارتباط با دوستان خود در شبکههای دیگر ناتوان بودهاند.

Do not share proprietary knowledge with that man.
اطلاعات سري رو با اون يارو درميون نذار

The Common Desktop Environment, a proprietary industry standard desktop environment
محیط رومیزی مشترک ، محیط رومیزی استاندارد صنعت اختصاصیName

Lockheed Martin claimed that the former employee Kenneth Branch, who went to work for McDonnell Douglas and Boeing, passed nearly 30,000 pages of proprietary documents to his new employers.
لاکهید اظهار داشت کارمند سابق شعبه کنت، که برای مک دونل داگلاس و بوئینگ کار میکرد، ۲۵۰۰۰ مدرک و اطلاعات مخصوص را به کارفرمای جدید خود دادهاست.

Because these algorithms are proprietary and modify the application traffic, they are symmetric and require a device to reassemble the application traffic before the client can receive it.
به خاطر این که این الگوریتمها اختصاصی اند و ترافیک application را تنظیم میکنند، این الگوریتمها متقارن اند و به یک وسیله برای yeassemble کردن ترافیک application قبل از این که کاربر بتواند آن را دریافت کند نیاز دارند.

This is because there has to be some term which may generally be used by anyone—including other manufacturers—to refer to a product without using some organization's proprietary trademark.
این به این دلیل است که اصطلاحاتی وجود دارد که بهطور کلی توسط هر کدام از جمله تولیدکنندگان دیگر ممکن است مورد استفاده قرار گیرد - برای اشاره به یک محصول بدون استفاده از یک علامت تجاری خاصی از سازمان.

PEAT International constructed a plasma arc waste disposal facility at National Cheng Kung University (NCKU) in Tainan City, Taiwan, which uses its proprietary Plasma Thermal Destruction Recovery method.
پیت اینترنشنال، یک تسهیلات دفع مواد دفعی کمان پلاسما را در دانشگاه ملی چن کانگ در شهر تاینان ایجاد نموده است که از روش ریکاوری تخریب حرارتی پلاسما استفاده میکند.

The built-in telematics boxes most commonly have a proprietary internet connection via a GSM module and are integrated in the car IT system.
جعبههای مخابراتی ساخته شده در اغلب موارد از طریق یک ماژول GSM دارای یک اتصال اختصاصی به اینترنت هستند و در سیستم IT ماشین ادغام میشوند.

Without using MVRP, either a manual configuration of VLAN trunks or use of a manufacturer's proprietary method is necessary.
بدون استفاده از MVRP، تنظیمات دستی مجریان Virtual LAN یا استفاده از روش اختصاصی سازنده لازم است.

Normally non-ASCII typesetting is used for the mathematical equations, for example by means of TeX or MathML markup, or proprietary Formula editor formats.
معمولاً حروف چینی غیر اسکی برای معادلات ریاضی مورد استفاده قرار میگیرد، برای مثال به وسیله Tex یا MathML یا ویرایشگران فرمول اختصاصی.

The main difference between the GPL and the LGPL is that the latter allows the work to be linked with (in the case of a library, "used by") a non-(L)GPLed program, regardless of whether it is free software or proprietary software.
مهمترین تفاوت جیپیال و الجیپیال این است که دومی میتواند به یک برنامه غیر (ال) جیپیال که میتواند یک نرمافزار آزاد یا غیر آزاد باشد لینک شود (و در مورد کتابخانهها 'استفاده شود').

Narrow Proprietary Trading Exceptions.
نمونههای اجرای بازاریابی چابک.

Such proprietary software had existed before, and it became apparent that it would become the norm.
اینچنین نرمافزارهای اختصاصی از قبل وجود داشتند، و این امر اینطور ظاهر شد که بتواند هنجاری در این راستا شود.

Well, uh, there might be one way to get past the proprietary encryption.
خب ، شاید یه راهی برای بازکردن رمز انحصاری باشه

For example, a company's proprietary information can be entitled for only company employee access.
برای مثال، اطلاعات محرمانه شرکتها میتواند تنها برای قابل دسترسی کارمندان آن شرکت باشد.