proprioception oor Persies

proprioception

/ˌpɹoʊ.pɹi.oʊˈsɛp.ʃən/, /ˌpɹəʊ.pɹi.əʊˈsɛp.ʃən/ naamwoord

The sense of the position of parts of the body, relative to other neighbouring parts of the body.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

حس عمقی

Soortgelyke frases

proprioceptive
(زیست شناسی) وابسته به عصب خود پذیر · خود پذیرانه

voorbeelde

Motion perception is the process of inferring the speed and direction of elements in a scene based on visual, vestibular and proprioceptive inputs.
ادراک حرکت فرایند استنتاج سرعت و جهت عناصر در یک صحنه بر اساس ورودیهای بصری، ویستیبولار و proprioceptive است.

Turns out the visual system gets a fundamental boost from a sense we call proprioception -- that's the sense of our body parts in space.
شبیه به یک سیستم بینایی به شکلی اساسی تقویت شده با حسی که به اون حس عمقی میگیم -- که حس فضایی اعضای بدن ما است.

The tactile feedback from proprioception is derived from the proprioceptors in the skin, muscles, and joints.
بازخورد لمسی از proprioceptor در پوست، ماهیچهها و مفاصل حاصل میشود.

So the proprioceptive sims seem to work really well.
پس پيشرفت اينجا خيلي خوب بوده.

Internal perception (proprioception) tells us what is going on in our bodies; where our limbs are, whether we are sitting or standing, whether we are depressed, hungry, tired and so forth.
ادراک درونی، راجع به چیزهایی است که در بدنهای ما روی میدهد؛ اعضا و جوارح ما کجایند، آیا ما مینشینیم یا میایستیم، آیا ما افسردهایم، گرسنهایم، خستهایم، وغیره.

BA7 integrates visual and proprioceptive info to locate objects in space.
BA7 اطلاعات بصری و proprioceptive را برای قرار دادن اشیاء در فضا ادغام میکند.

One adult patient who lost her proprioception was unable to stand, walk, or even sit up as a result.
بیمار بزرگسالی که این حس خود را از دست داده بود، قادر به ایستادن، راه رفتن و حتی راست نشستن نبود.