rather oor Persies

rather

/ˈɹɑːðə/, /ˈɹɑðɚ/, /ˈɹæðɚ/ adjektief, werkwoord, tussenwerpsel, bywoord

Used to specify a choice or preference; preferably. [from 9th c.]

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

زودتر

bywoord

If it's on business you are rather early.
اگر برای کار است که قدری زود تشریف آوردهاید.

بلکه

samewerking

Indeed, it is a brawl rather than genuine satisfaction that you are seeking.
آنچه را که شما میخواهید بکنید طلب رضایت نیست، بلکه ایجاد جنجال و مرافعه است.

ترجیح

I'd rather have a room of my own, however small it may be.
من ترجیح می دهم اتاقی برای خودم داشته باشم، هر فدر که می خواهد کوجک باشد.

بیشتر · کمی · برعکس · تقریبا · نسبتا · ترجیحا · واقعا · باژگونه · (انگلیس - در پاسخ به پرسش) البته ! · (مهجور) تندتر · اولی تر · به بیان دقیق تر یا منصفانه تر · به درستی · به عبارت دیگر · تا اندازه ای · سریع تر · چرا نه ! · کاملا!

Rather

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

بل، بلکه

Soortgelyke frases

rather than
علاوه بر

voorbeelde

At the end of a few minutes he inquired in rather a peculiar tone
بعد از چند دقیقه با لحن نسبتاً عجیبی پرسید:

Would you rather we'd let them keep him?
دوست داشتي بذاريم نگهش دارن ؟

Rather, they consider themselves ‘fellow workers for the joy of their brothers.’
خیر، آنان ‹مددکار برادرانشان هستند تا شادی آنان را حفظ کنند.›

but I'd rather go to Rome than the row,'
ولی بیشتر میل دارم که به رم بروم تا رو!

He'd rather risk his wife's life than their marriage.
اون ترجيح داد رو زندگي زنش خطر کنه تا رو ازدواجش

The cousin was so close now, that, when he lifted his hat, Dorothea could see a pair of gray eves rather near together, a delicate irregular nose with a little ripple in it, and hair falling backward;
اکنون آن قدر به پسرخاله نزدیک شده بودند که دورتا میتوانست چشمهای خاکستری اندکی نزدیک به هم، بینی ظریف و اندکی خمیده با چین کوچک روی آن، موهایش را که به پشت برگشته بود ببیند.

rather crumpled from the train
لباسی که در قطار چینوچروک زیادی خورده بود.

he resented the rather cavalier treatment he accorded Ruth.
اما از رفتار شوالیهوار او با روت احساس تنفر میکرد.

Is it not worth while to make another effort, which is not at all so desperate as it looks, rather than
یعنی یک تلاش دیگر ارزشش را ندارد تلاشی که به نظر خیلی هم مأیوسانه نخواهد بود؟

there's some who'd even pretend they just had big bones rather than stand up an' say
حتی خیلیها هستن که وانمود میکنن استخونبندیشون درشته، او نا هیچ وقت سینهشونو سبر نمیکنن و نمی گن :

The perceptron was intended to be a machine, rather than a program, and while its first implementation was in software for the IBM 704, it was subsequently implemented in custom-built hardware as the "Mark 1 perceptron".
پرسپترون بیشتر به عنوان یک دستگاه مد نظر بودهاست تا یک برنامه؛ و با اینکه اولین پیادهسازی آن به صورت یک نرمافزار برای آی بی ام ۷۰۴ بود؛ پس از آن به صورت سختافزار اختصاصی "پرسپترون مارک ۱" پیادهسازی شد.

The crags were capped in nests of domes, less hotly red than the body of the hill; rather grey and shallow.
در حالی که سنگهای ماسهای که در بالای آنها قرار داشتند از دور چون پارچهای که تا کرده و روی هم انباشته باشند به صورت لایه لایه و یرمتجانس به نظر میرسیدند.

Thanks, but I'd rather stay home and stub my toe repeatedly.
مرسی ولی ترجیح می دم تو خونه بمونم و هی شست پامو بکوبم به گوشه میز

To be sure, Lizzy, said her aunt, he is not so handsome as Wickham; or, rather, he has not Wickham's countenance, for his features are perfectly good. But how came you to tell me that he was so disagreeable?
زن دایی گفت: البته، لیزی، به خوش قیافگی وفکهام نیست، بـهتر است بگویم که قیافه و بکهام را ندارد، وگـرنه خیلی هـم خوب و جذاب است. راستی، تو چرا گفتی که جذاب نیست؟

Or rather, he finds the last man associated with his creation.
دلیل آفرینش انسان مانند دیگر آفرینشها نگهداری از درستی است.

I'd rather go down with Petunia.
من از پنتونيا به خاطره تو خداحافظي کردم.

I just think they might be reminded... about some ofthe good things they've done, rather than only the worst.
فقط فکر کنم ممکنه کار های خوبی که کردند بهشون یادآوری بشه تا این که تنها اشتباهشون رو به یاد بیارند

though no light penetrates it save that which is admitted by a window, or rather round skylight, at the top;
با آنکه بجز از یک پنجره یا بهتر بگوییم از یک روزن مدور که در رأس گنبد است نور به درون آن نمیتابد

The wisdom of the crowd is the collective opinion of a group of individuals rather than that of a single expert.
خرد جمعی یا هوش جمعی برآیند نظرات گروهی از افراد به جای یک فرد متخصص است.

But honestly now, do not you rather expect it than otherwise?
ولی راستش، بین خودمان باشد، تو انتظاری غیر از این داری؟

I am merely rather astonished to see you.
فقط از تعجب خشکم زده بود؛ و این طبیعی است.

Rather than remain trapped in the past, I have made it clear to Iran's leaders and people that my country is prepared to move forward.
به جای اینکه این تاریخچه در گذشته بماند، من برای رهبران و مردم ایران این موضوع را روشن کردهام که کشور من برای جلوتر رفتن آمادهاست.

Rather than renew that experience and enter the tragic forest he would have set fire to it.
و او به جای آن که این تجربه را از سر بگیرد و در جنگ جادو قدم نهد، آمادهٔ آن بود که آتش در آن بیفکند.

It became a projection of his desires rather than actual fact."
ازدواج به جای اینکه واقعاً اتفاق افتاده باشد تبدیل به تصویری از خواستهها شد ."

Jonathan Leicester suggests that belief has the purpose of guiding action rather than indicating truth.
جاناتان لستر (به انگلیسی: Jonathan Leicester) میگوید هدف باور، هدایت عمل است و نه نشان دادن حقیقت.