stylish oor Persies

stylish

/ˈstaɪlɪʃ/ adjektief

(film) Having a particular directing style or cinematography.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

زيبا

شیک

adjektief

باب روز

it looked as stylish as the other's looked puritanical.
به همان اندازه باب روز بود که لباس آن دیگری ساده و زاهد مآبانه به نظر میرسید.

مد روز

It had been so long since she had even seen stylish new clothes.
مدتها بود که لباس مد روز ندیده بود.

Soortgelyke frases

stylishness
زیبا · شیکی

voorbeelde

No Swimming signs had been put up in stylish calligraphy.
تابلوهایی نصب کرده بودند که روی آنها با خط خوش نوشته شده بود شنا نکنید.

At the corner of the pavement, in a short, stylish overcoat and a low crowned fashionable hat, jauntily askew, with a smile that showed a gleam of white teeth and red lips, stood Stepan Arkadyevitch, radiant, young, and beaming.
در کنج پیاده رو، ابلانسکی با پالتویی کوتاه و باب روز و کلاهی که یک بری برسرداشت و دندانهای سپیدش میان لباس سرخ او برق میزد، جوان و شاد و درخشان، ایستاده بود

And the third reason is that I want a stylish girl.
و دليل سوم اينه که من يه دختر شيک و مُد روز مي خوام.

Even the stylish new round hat had the same significance.
اگر آنقدر نو نمینمود و آنقدر آشکارا هدف معین را بازگو نمیکرد، کلاه گرد و نو و شکیلش این امر را تایید میکرد:

Her stylish attire did not seem appropriate for a venerable grandmother
البته آن پیراهن مد روز هم برای یک خانم متشخص و پیر چندان مناسب به نظر نمیرسید

oh it was a stylish enough party
اوه اين يك ميهماني باشكوهه

in the stylish loft
تو اطاق زير شيرواني

It was as though he assumed a high degree of importance in himself that could not be disputed, because he had long nails and a stylish cap, and everything else to correspond;
چنان مینمود که ناخنهای دراز خود را موجب تفاخر میداند و همه اطوارش حاکی از احساس برتری است.

They often envy Mrs. Misumi's "rich" lifestyle and try to find "affordable ways" to be more stylish and upbeat.
راوی بر زیبایی و جذابیت زن اثیری تأکید دارد تا غیرعادی بودن و «اثیری» بودن او را برساند.

But that stylish little fox Was clever as a whip
اما روباه كوچولوي ما خيلي زرنگتر از اين چيزها بود

The big house with the old family furniture; the rather dirty, far from stylish, but respectful footmen
خانه بزرگ ، با اسباب و اثاثیه قدیمی، خدمتکاران مو دب، نه پرزرق و برق و نه فرسوده و مندرس

I've packed some really fashionable and stylish looking clothes.
تا دلت بخواد لباس مُد روز با خودم آوردم

The 464plus and 6128plus models were intended as "more sophisticated and stylish" replacements of the CPC464 and CPC6128.
دو مدل 464plus و 6128plus جهت جایگزینی مدلهای قدیمی CPC464 و CPC6128 تولید شدند.

Well, certainly looks like you raided some stylish shops in Paris, Blanche.
خوب ، انگار تو به يه بوتيک لباس تو پاريس حمله کردي ، استلا

I thought those people were supposed to be stylish.
گمونم صاحبخونه قبلي فقط به مُد روز بودن اهميت ميداده.

Your lipstick's shade is really stylish.
سايه رُژ لبت خيلي قشنگه.

that her darling boy, with his beautiful face and stylish air beyond anybody else's son in Middlemarch,
پسر دردانهاش، با آن صورت قشنگ و حالت امروزی که پسر هیچکس در میدلمارچ به پایش نمیرسید ،

She was a stylish old girl, he thought;
به عقیده او، این زن پیر دختری ترگلورگل بود،

If the average Soviet citizen desired a particularly stylish item of clothing, they were usually forced to commission a private tailor.
اگر یک شهروند متوسط اتحاد جماهیر شوروی یک لباس شیک میخواست معمولاً مجبور به پرداخت هزینهٔ گزافی به یک خیاط خصوصی میشد.

His linen and his long scarf like neck tie were all such as are worn by people who aim at being stylish, but on closer inspection his linen was not over clean and his wide scarf was very threadbare.
پیراهن و کراوات بلند او در ظاهر جالب به نظر میرسید لکن از نزدیک لک دار و کهنه مینمود.

Everyone is saying that I am looking super-stylish today.
همه ميگن من مثل يه سوپرمدلم. قربان

now, i think armani would be good for you. stylish yet understated
خوب ، به نظرم آرماني بهت مياد. شيکه اما سنگينه

The old count had money enough that year, as all his estates had been remortgaged, and so Nicholas, acquiring a trotter of his own, very stylish riding breeches of the latest cut, such as no one else yet had in Moscow
آن سال کنت پیر به قدر کفایت پول داشت، زیرا تمام املاکش را به رهن گذاشته بود، به این جهت نیکلای برای مسابقه اسبدوانی اسب مخصوصی در اصطبل نگه میداشت مدترین شلوار سواری نوبرش که هنوز در مسکو نظیر نداشت

It was very medicinal and very functional but not stylish.
این نوع لباسها بسیار ویژگی درمانی و کاربردی داشتند اما شیک نبودند.

This could allow development of AR glasses serving as display only – lite, cheap and stylish.
این امر میتواند توسعه عینکهای واقعیت افزوده را که تنها یک صفحه نمایش ارائه میدهد افزایش بدهد، آسان، ارزان و شیک.