two-seater oor Persies

two-seater

naamwoord

A vehicle with seats for two people (a driver or pilot and one passenger)

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

اتومبیل سبک

naamwoord

اواره

naamwoord

voorbeelde

There were one enemy two seater and three scouts.
یک هواپیمای دونفره و سه هواپیمای اکتشافی دشمن با هواپیماهای ما درگیر شدند.

It's a... it's a two-seater, by the way.
راستی دو تا صندلی داره

and fled, as one of the Turkish two seaters dived viciously and dropped a bomb by the wreck.
در همین موقع یکی از هواپیماهای دونفره دشمن به سوی هواپیمای ما شیرجه رفت و بمبی را در کنار آن فرو انداخت.

Yes, two-seater, her and the pilot.
. آره ، دو نفره ، خودش با خلبان

Bad news it must have been, for three two seaters, and four scouts and an old yellow bellied Albatros got up in quick succession
هر چه بود، این هواپیما خبر نا خوشآیندی برای ترکها داشت، زیرا دو هواپیمای دونفره و چهار پیشتاز، و یک هواپیمای کهنه آلباتروزبه دنبال هم بلند شدند.

We watched with mixed feelings, for his hopelessly old fashioned machine made him cold meat for any one of the enemy scouts or two seaters:
با نگرانی به تماشای او مش ول شدیم، زیرا هواپیمای کهنه او برای هر یک از هواپیماهای دشمن به منزله طعمه راحتی بود.

Um el Jemal seemed aggressive and impudent, and the railway beyond it so tiresomely intact, that they blinded me to an air battle between Murphy in our Bristol Fighter and an enemy two seater.
بدین ترتیب نیروی هوایی ما منحصر به یک هواپیما شد که آن هم از نوعوچنان کهنه و فرسوده بود که به درد جنگ نمیخورد و حتی برای عملیات اکتشافی هم زیاد مفید واقع نمیشد.