(با سماجت) ادعا کردن oor Engels

(با سماجت) ادعا کردن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

threap

verb noun

Soortgelyke frases

حدود و ثغور چیزی (مثلا معدن مورد ادعا یا زمین و غیره) را تعیین کردن
locate

(به عنوان حق خود) ادعا کردن
demand

(حقوق) ادعا کردن
allege

(به ناحق) ادعا کردن
arrogate

متقابلا ادعا کردن (یا متهم کردن)
countercharge

(موکدا) ادعا کردن
asseverate

ادعا (یا اتهام) متقابل وارد کردن
reply

ادعا کرد
asserted

(صحت سند یا ادعا و غیره را) تصدیق کردن
authenticate

voorbeelde

اما اونا ادعا کردن که چيز متفاوتي هستن... بنابراين ما با اونا يه پيمان بستيم.
But they claimed to be something different, so we made a treaty with them.

ادعا کردن که بيکارن
Claim to be unemployed.

ادعا کردن بيشتر افراد مورد آزمايش بهتر شدن و اندکي هم فوت کردن
They claim most people are feeling better and fewer people are dying.

ادعا کردن که نميتونن باهاش تماس بگيرن
They claim they can't reach him.

همشون ادعا کردن وقتي که اطلاعاتشون توسط " لايف تريس " افشا شده طعمه قرار گرفتن
All of them claim to have been victimized when their personal information was released by LifeTrace.

اونا حتي ادعا کردن اونا تروريست هستن.
They are even claimed to be terrorists.

اونا ادعا كردن كه مردم ايستادگي كردنواونا هم شليك كردن
they claim that people were lined up against the well and shot

اونا ادعا کردن که # سال پيش ديدنش
they claimed they saw him once in # years time

يه تماس هم به 911 گرفته شده که ادعا کردن ديدن که همون شب " هانا " سوار يه ماشين شده
There was even a 911 call from someone claiming they saw Hanna get into the car that night.

اون فرد مهمیه ، اما اون ادامه داد به ادعا کردن این که حق قانونی داره روی چندتا از زمینای من
He is an important fellow, but he continues to claim he has legal rights over some of my land.

چندين اشرافي به پيش اعضاي شورا اومدن و ادعا کردن که شما رو با ملکه مادر ديدن زماني که اون اينجا در قلعه بوده
The council has several nobles claiming to have seen you with the French queen mother during her time at the castle.

دارايي که اونا ادعا مي کردن اصلا وجود نداره ؟
An asset that they now claim they never had in the first place.

ادعا مي کردن اون نمي تونسته راه بره.
Claimed he wasn't able to walk.

اسامی آنها این بود: پائولا بانیسزوسکی، ۱۷ ساله جان بانیسزوسکی، ۱۳ ساله ریچارد هابز، ۱۵ ساله کوی هابراد، ۱۵ ساله وکلا برای کودکان زیر سن قانونی ادعا کردن که توسط گرترود تحت فشار قرار گرفتهاند؛ و اکثریت این کودکان حتی محاکمه نشدند.
They were: Paula Baniszewski, aged 17 John Baniszewski, aged 13 Richard Hobbs, aged 15 Coy Hubbard, aged 15 The attorneys for the minors claimed that they had been pressured by Baniszewski.

با این ادعا که ول کردنِ بچه ساختگی بوده
Claiming the abandonment is propaganda.

۵ و اگر او سرپیچی کند و شایسته به حساب نیاید تا به کلیسا تعلق داشته باشد، او قدرت ادعا کردنِ آن سهمی که او به اسقف برای بینوایان و نیازمندان کلیسایم تخصیص داده است را نخواهد داشت؛ بنابراین، او آن هدیه را نگه نخواهد داشت، ولی او تنها حق آن بخشی را خواهد داشت که به او قانونی واگذار شده است.
5 And if he shall transgress and is not accounted worthy to belong to the church, he shall not have power to aclaim that portion which he has consecrated unto the bishop for the poor and needy of my church; therefore, he shall not retain the gift, but shall only have bclaim on that portion that is deeded unto him.

هر چند روش توماتیس دقیقاً این ادعا را که گوش کردن به موزارت هوش را افزایش میدهد، مطرح نکرده است.
Although Tomatis coined the phrase, his method is not directly related to claims that listening to Mozart increases intelligence.

تو گفتی به افراد بشر مهر و علاقهای نداری و حال آنکه ادعا میکنی برای فدا کردن زندگی خود برای آنان آمدهای.
acting as though Thou didst not love them at all Thou who didst come to give Thy life for them!

بعد از آن همه ادعا و فخرفروشی و کوچک کردن هریت، دستش جایی بند نشده.
after all his own vaunted claims and disdain of Harriet, he had done nothing.

ناسیونال سوسیالیستها ادعا میکردند یهودیان مسئول مرسوم کردن تنباکو و آثار زیانبار آن هستند.
The Nazis claimed that Jews were responsible for introducing tobacco and its harmful effects.

ادعا ميکنه براش پاپوش درست کردن
He claims he was set up.

چه کسی میتواند ادعا کند که علنی کردن همجنسگرایی سختتر از این است که فردی به فرزند پنج سالهاش بگوید که دارد طلاق میگیرد؟
Who can tell me that his coming out story is harder than telling your five-year-old you're getting a divorce?

اون ادعا کرده که مردها با سکس کردن هاي زياد
he claimed that males tried to spread their genes

۱۹ سازمان یَهُوَه آنطور که مخالفان ادعا میکنند، اشخاص را از مطرح کردن سؤالاتی صادقانه و بموقع، دلسرد نمیکند.
19 Jehovah’s organization does not discourage sincere, timely questions, as some opposers mistakenly claim.

آن دو تن بیدرنگ ادعا کردند که افتخار اسیر کردن مردی که کام لا اما ده قتل و کشتار بوده مخصوص ایشان است.
who at once claimed the honour of securing a man who had been fully ripe for murder.