(در برخی عنکبوتیان و سخت پوستان) سر و سینه یکی oor Engels
(در برخی عنکبوتیان و سخت پوستان) سر و سینه یکی
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
cephalothorax
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
دستهای فرتوت و چروکخوردهاش را که در یکی از انگشتهایش انگشتری آهنی بزرگی با نقش سر آدم بود، به سینه گذاشت و بیحرکت نشست.
In order to distinguish between the MRLs referred to in recital # and the MRLs mentioned in recital #, it is appropriate to divide Annex # into several partsMIZAN MIZAN
یکی از پسرها که تقریبا بیست ساله به نظر میرسید و موهائی سیاه و سینه ظریفی داشت کت و شلوار آبی رنگ شیک اما چروکی پوشیده و کلاه چهارخانهای بر سر نهاده و به چشم زیبا میآمد.
I' m Ren MacCormack.I' d like to move on behalf of most of the senior class of Bomont High School...... that the law against public dancing within the town limits be abolishedMIZAN MIZAN
سر ویلیام اوسلر که بهعنوان "پدر طب مدرن،" شناخته میشود، از مرگ و میر و ناتوانی ناشی از سینه پهلو در سال ۱۹۱۸ بهعنوان "کاپیتان مردان مرگ" یاد کرد، چرا که در آن زمان بهعنوان یکی از علل عمده مرگ و میر حتی از سل پیشی گرفته بود.
' Cause he is a very talented advertising executive, a knowledgeable sports fan and a wagering enthusiast but most impressively, he is one hell of a singer, and he has prepared a little musical snack for his new special friendWikiMatrix WikiMatrix
3 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.