(شخص) گسترده دان oor Engels

(شخص) گسترده دان

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

universalist

adjective noun

Soortgelyke frases

گسترده دان
universal

voorbeelde

تصاویر دان موجب گزارشهای گسترده در مورد نقاط درخشان در رسانهها از جمله منابع خبری، مجلات نجوم و مجلات علمی شد.
Dawn's images led to widespread reports in the media about the bright spots, including in news sources, astronomy magazines, and science magazines.

(بهطور گسترده پذیرفته نشدهاست، نواحی اصلی در شمال آفریقا و شبهجزیرهٔ ایبری بودند) (بهطور گسترده پذیرفته نشدهاست، مناطق اصلی در غرب آفریقا بود) توسط محقق اسلامی و رهبر دینی عثمان دان فودیو در طی جنگ فولانی (شناختهشده با نام جهاد فولانی) ایجاد شد، که کاستن شیوههای دینی پیشااسلامی را جستجو کرد و شکل شدیدی از اسلام را در احتیاط خلافت گسترش داد.
(Not widely accepted, actual dominions were parts of North Africa and Iberia) (Not widely accepted, actual dominions were parts of West Africa) Established by Tariqa Islamic scholar and religious leader Usman dan Fodio through the Fulani War (alternatively known as the Fulani Jihad), which sought to reduce the influence of pre-Islamic religious practices and spread a more vigorous form of Islam through the auspices of a Caliphate.