(قدیمی) اقامت کردن oor Engels

(قدیمی) اقامت کردن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

abide

werkwoord

Soortgelyke frases

اقامت اضافی کردن
overstay

(با: in یا at) اقامت کردن یا داشتن
reside

اقامت کردن 0
stop

(به طور موقت) اقامت کردن
tarry

اقامت کردن
Stay · dig · dwell

موقتا اقامت کردن
sojoiurn · sojourn

اقامت طولانی کردن
outstay

voorbeelde

ولی دیگر روزگار سکونت و اقامت کردن در آن خانه برایم سپری شده بود.
but the days of my inhabiting there were gone, and the old time was past.

از شیوة سخن گفتن آنان دریافتم که خواهر بزرگتر آقای مردستون که برای اقامت کردن نزد آنان میآید،
I gathered from what they said, that an elder sister of his was coming to stay with them

. که بعد از 50 سال اينجا اقامت کردن
I mean, we're the first people to occupy this place in 50 years.

# کناري اقامت کردن #
# Staying inside #

وقتي كه با هم بودن اينجا اقامت كردن
when they were together, came constantly

تو اصلاًجائي براي اقامت كردن نداري
You don't have a place to stay.

کناري اقامت کردن
staying inside

شبی دیگر در آن به سر آرم؛ بلکه باید اینگونه دیدارها را هرچه ممکن است بیشتر کرد؛ باید هرچند گاهی شبی در اتاق سابق خویش به سر برم و تجدید خاطرات کنم، ولی دیگر روزگار سکونت و اقامت کردن در آن خانه برایم سپری شده بود.
I might sleep again perhaps often in my old room; but the days of my inhabiting there were gone, and the old time was past.

پيدا کردن اقامت فليکس نبايد سخت باشه
it was not so dicicil meet felix

و اين محل جايي جز اينکه جوان هاي ما براي سپري کردن شب درش اقامت ميکنن نيست.
And this here - nothing but our chickens come home to roost.

دولت آرژانتین تعداد غیرمستند آنها را ۷۵۰۰۰۰ نفر برآورد نموده، و برنامهای را تحت عنوان " پاتریا گرانده" (" وطن بزرگتر") برای این منظور پیاده نموده است تا مهاجران غیرقانونی را به قانونی کردن اقامت خود تشویق نماید؛ تا جایی که ۲۰۰۰۰۰ ظرفیت لازم تحت این برنامه برای آنها اجرا شدهاست.
The Argentine government estimates that 750,000 inhabitants lack official documents and has launched a program called Patria Grande ("Greater Homeland") to encourage illegal immigrants to regularize their status; so far over 670,000 applications have been processed under the program.

من شرط می بندم، در یکی دو سال آینده، عباراتی مانند "کار کردن با یکدیگر" "اقامت در فضاهای موقت دوست و آشنا" و "بانک زمان" جزیی از دایره لغات زندگی روزمره می شوند.
I bet, in a couple of years, that phrases like "coworking" and "couchsurfing" and "time banks" are going to become a part of everyday vernacular.

یعنی محل اقامت دوستان و جای آموختن متون اسلاوونیک از یک کشیش و حفظ کردن این متون، تجلی نمیکرد.
where one might meet one's friends, and in learning by heart Slavonic texts with the priest.

معدود زنانی که اجازه ماندن در می ناس تیریـت را یافته بودند، در آنجا اقامت داشتند، چه، در امور شفا دادن، یا یاری کـردن طبیبـان کـارآزموده بودند.
There dwelt the few women that had been permitted to remain in Minas Tirith, since they were skilled in healing or in the service of the healers.

اگر هم فرضاً میخواست در اینجا اقامت کند به محض اینکه میفهمید مشتری مناسبی برای اجاره کردن عمارت آمده است به خاطر چند صد لیره بیشتر یک لحظه هم در اجاره دادن آن درنگ نمیکرد.
and, if he had meant to flit to Thrushcross Grange, as soon as he heard of a good tenant he could not have borne to miss the chance of getting a few hundreds more.

اما مذهبی که با آن چه کیتی از کودکی شناخته بود، هیچ همانندی نداشت؛ مذهبی که در نمازهای بامدادی و شامگاهی در خانهی تارکان دنیا، یعنی محل اقامت دوستان و جای آموختن متون اسلاوونیک از یک کشیش و حفظ کردن این متون، تجلی نمیکرد.
but a religion having nothing in common with that one which Kitty had known from childhood, and which found expression in litanies and all night services at the Widow's Home, where one might meet one's friends, and in learning by heart Slavonic texts with the priest.

الینور از اقامت در آنجا لذت برد، اما عمویش از او درخواست کرد که آنجا بماند و به بزرگ کردن سرزمینهای خانوادگیاش کمک کند و اگر پادشاه از کمک نظامی به آنها خودداری کرد لوئی را طلاق دهد.
Eleanor enjoyed her stay, but her uncle implored her to remain to enlarge family lands and divorce Louis if the king refused to help what was assuredly the military cause of the Crusade.

بر اساس قوانین قطر، پشتیبانهای ویزا به صورت یکجانبه توانایی لغو مجوز اقامت کارگران، سلب اختیار از کارگران برای تغییر کارفرمای خود، گزارش کارگر به پلیس به عنوان «متواری»، و ممنوع الخروج کردن کارگران را دارند.
Under the provisions of Qatar's sponsorship law, sponsors have the unilateral power to cancel workers' residency permits, deny workers' ability to change employers, report a worker as "absconded" to police authorities, and deny permission to leave the country.

ژنرال هم طبق معمول هیچ در فکر معرفی کردن من نبود و یا اقلا در فکر این نبود که اسم مرا برای او بگوید و مسی و لو کنت هم که در روسیه مدتی اقامت کرده بود
as also that the General would not dream of introducing us, nor of recommending me to the Comte. However, the latter had lived awhile in Russia

کارت اقامت دائم تنها در کشور کانادا صادر میشود و هر ۵ سال یکبار باطل شده و میتواند دوباره با ارائه تقاضانامه و ثابت کردن اینکه متقاضی در مدت مورد نظر از نظر فیزیکی در کانادا حاضر بودهاست یا به شکلی دیگر شرایط لازم را احراز کردهاست، تمدید شود.
The permanent resident card expires every five years, and then may be renewed by making application and proving that the applicant has been physically present in Canada for the requisite time period, or has otherwise satisfied the residency requirements.

آها او فی؟ و یا آیا حسودی میکنی؟ نقاشی توسط پل گوگن به سال ۱۸۹۲ است که بر بر اساس داستانی واقعی به هنگام اقامت خود در تاهیتی که بعدها توسط خودش در خاطرات نوا نوا شرح داده شده: "در ساحل، دو خواهر، در حال دروغ گفتن پس از حمام کردن و استراحت، آنها از عشق دیروز و فتوحات فردا صحبت میکنند.
Aha Oe Feii? or Are You Jealous? is a painting by Paul Gauguin from 1892, based on a real-life episode during his stay on Tahiti which he later described in the diary Noa Noa: "On the shore two sisters are lying after bathing, in the graceful poses of resting animals; they speak of yesterday's love and tomorrow's conquests.

برای کسب تابعیت ایالات متحده شخص باید هنگام تقاضا کردن اقلاً هیجده سال سن داشته باشد، مقیم دائم باشد، و در پنج سال پیش از تقاضا کردن وضعیت مقیم دائم قانونی آمریکا را داشته باشد (این لازمه به سه سال تقلیل مییابد در صورتی که آنها (آ) وضعیت اقامت دائمی قانونی را کسب کرده، (ب) با یک شهروند در سه سال گذشته ازدواج و زندگی کرده باشند و (ج) همسر در سال پیش از تقاضای کسب تابعیت شهروند آمریکا بوده باشد) آنها همچنین باید در ۶۰ ماه منتهی به تاریخ تقاضا اقلاً ۳۰ ماه در آمریکا بوده باشند.
(This 5-year requirement is reduced to three years if they (a) acquired legal permanent resident status, (b) have been married to and living with a citizen for the past three years and (c) the spouse has been a U.S. citizen for at least three years prior to the applicant applying for naturalization.)