(لاتین) دولت oor Engels

(لاتین) دولت

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

res publica

naamwoord

Soortgelyke frases

(در مورد دولت یا سازمان) تمرکز قدرت یا اختیار در مرکز
centralism

(پول دولت یا دیگران را) حیف و میل کردن
misappropriate

(پیروی از فسلفه ی هابز به ویژه این باور : برای خنثی کردن علائق فردی و برخورد آنها دولت باید قوی و سلطنتی و مطلقه باشد) هابزگرایی
hobbism

برنامه ی فول برایت (برنامه ی تبادل دانشجو و استاد بین امریکا و کشورهای دیگر به هزینه ی دولت امریکا)
fulbright

(خودمانی) وابسته به اعمال غیرقانونی و سری دولت برای دستگیری جنایتکاران و جاسوسان
black-bag

بودجه ای که دولت فدرال در اختیار ایالت ها قرار می دهد (یا توسط بنیادهای مختلف به اشخاص داده می شود) تا به مصرف پروژه ی بخصوصی برسد
grant-in-aid

(امریکا- عامیانه) دولت آمریکا
Uncle Sam

(جنگ های داخلی امریکا) سرباز دولت فدرال
yankee

(کتاب رسمی منتشره از سوی دولت - معمولا جلد سفید دارد) کتاب سفید
white book

voorbeelde

هنگامی که چین حمله های سایبری انجام داد، دولت آمریکا چه کرد؟
When China launched a series of cyber attacks, what did the U.S. government do?

آنها تحت یک رشته تبعیضات حقوقی، هم در قانون و هم در سیاستهای دولت، قرار دارند.
They are subject to a range of legal discrimination both in law and government policies.

دولت باید به گه گور پدر تورم و بدهی ملی.
They just gotta say screw this inflation shit. Screw this national debt shit.

به حرفهای دولت نمیشود اعتماد کرد.
but the government is slower than a wet week.

من سيستم اطلاعاتي دولت کوبا رو هک کردم
I hacked the Cuban Government database.

" دولت انگليس همکاري کاملي رو با تجسس خواهد داشت "
" The British government will cooperate fully with the investigation. "

دولت جديد تمام امتياز نفت را به آمريکا ميده
the new government gives america the lease to any oil found

بخش نانوفناوری برای مطالعهُ این موضوع جذابیت دارد، چون خوداین واژهُ نانو فناوری ازدل خود دولت بیرون آمده.
The nanotechnology sector is actually fascinating to study this, because the word itself, nanotechnology, came from within government.

دولت قطر میگوید که در حال تعیین معیارهایی در مورد حقوق بشر و رفتار با کارگران است.
The government maintains that it is setting the benchmark when it comes to human rights and treatment of laborers.

اما این ایده چیزی نیست که دولت به خوبی آنرا انجام دهد.
But of course, it's ideas -- is not something that governments do very well.

چرا دوست داری برای دولت اعلیحضرت کار کنی ؟
Why do you wish to work for His Majesty's government?

دولت ها این چیز ها را در جای درست به کار نمی برند
Governments don't naturally pick these things in the right way.

نمایندهٔ نایبالسلطنه، از پدرش خواسته بود که تابعیت دولت روسیه را بپذیرد.
He wanted to persuade the pope to acknowledge his rule in Bulgaria.

چند وقت پيش دولت اسلووني تصميم گرفت اصلاحاتي در شيوه تامين شهريه دانشجو ها ايجاد کنه
A while back, the government of Slovenia decided it was time to start charging students tuition.

و در دستگاه دولت آثار وخیمی میگذارد.
and one that reacts injuriously on the government service.

او نمیتواند از دادن کمکهای مالی به دولت جمهوری امتناع کند.
could not refuse his financial assistance to the Government of the Republic.

برخورد مردم نسبت به دولت هم به همین نحو بود.
The people's attitude towards the Government was really the same.

دولت براي " کُل " پاپوش درست کرد که نشون بده يه تروريست بومي بوده
The government framed Cole as a domestic terrorist.

آخرین شخصی بود از این خانواده که هرسعادتی در عمر خود یافتهام از دولت این شخص است
the last of the princes of that name I owe to this worthy lord all the happiness I ever knew

دولت ميتونه کمکت کنه فرار کني
The government can help you escape.

شش ماه پيش ، پسر عموتون به پستي خيلي بالا در دولت منصوب شده
Six months ago, your cousin was appointed to a very high posting in the government.

آنها همچنین طرحهایی تهیه کردند تا دولت نپال کارهای خطرناک برای کودکان را تأیید کند.
They also plan to assist the Government of Nepal to endorse a hazardous child labour list.

قرارهایی که هیچ وقت دولت عثمانی به آن پایبند نبود.»
"Baronetcies to which no succession has been proved".

دولت قصد داشت سرعت آزادسازی واردات را افزایش دهد و محدودیتهای مختلف غیرتعرفهای بر واردات را بردارد.
The government intended to accelerate import liberalization and to remove various types of restrictions and nontariff barriers on imports.

چندين منابع داخل دولت.
Multiple sources inside the government.