(وابسته به یا انجام شده در زیر دریا) زیردریایی oor Engels

(وابسته به یا انجام شده در زیر دریا) زیردریایی

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

underwater

verb noun adverb adjective

Soortgelyke frases

(زیردریایی) فرو شتاب (فرو رفتن سریع به زیر آب برای احتراز از دشمن و غیره)
crash dive

زیردریایی آلمانی
u-boat

کابل ارتباطی زیردریایی
submarine communications cable

زیردریایی اتمی
NS · nuke

(سکان افقی که موجب فرورفتن یا بالا آمدن زیردریایی می شود) باله ی زیردریایی
hydroplane

سکوی زیردریایی داگر (بخشی از اقیانوس اطلس بین انگلیس و دانمارک که ژرفای آن فقط بین 81 و 63 متر است)
Dogger Bank

میزان آب سواری (buoyancy) زیردریایی 8
trim

ضد زیردریایی
antisubmarine

(کشتی و زیردریایی و غیره) دیواره (برای جلوگیری از سرایت حریق یا آب از یک بخش به بخش دیگر)
bulkhead

voorbeelde

چه به جنگل بريم و چه به زيردريايي بريم
whether we go on the subor we head back into the jungle

نفت از زيردريايي ژاپني نشر کرده
I think it's an oil spill from a Japanese sub.

وقتي بچه بودن ، اون موقعي که کارليز به خودش کاپيتان زيردريايي مي گفت.
... when they were younger, and pretend he was a submarine captain.

تانک، زیردریایی، اژدر، مسلسل حتی تفنگ و نارنجک دستی، هنوز در کارند.
The tank, the submarine, the torpedo, the machine gun, even the rifle and the hand grenade are still in use.

من فکر میکنم سایفر سیستم فرماندهی زیردریایی رو دوباره راه اندازی کرد
I think Cipher just rebooted that Sub's command system.

میدونم طرفدار فیلم های زیردریایی هستی
I know you're a fan of submarine movies,

لاکشادویپ همچنین دارای ۱۰ جزیره مسکونی، ۱۷ جزیره غیر مسکونی، ۴ جزیرک تازهشکلگرفته و ۵ آبسنگ زیردریایی میباشد.
It has 10 inhabited islands, 17 uninhabited islands, attached islets, 4 newly formed islets and 5 submerged reefs.

حالا باید اون زیردریایی گم شده رو پیدا کنیم
Now we need to find that missing nuclear sub.

ما اونها رو با سوخت زيردريايي پر كرده و مي فرستيم Pearl Harbor در 30ام به سمت
We fuel them by tanker submarine and fly them to Pearl Harbor on the 30th.

داری میگی که هکرها دارن یه زیردریایی رو !
Are you saying the hackers are controlling a sub with nukes on it?

ما کنترل زیردریایی رو به دست گرفتیم
We've got control of the sub.

امي قرار بود سه شنبه سوار زيردريايي بشه
amy was supposed to get on the sub on tuesday

يه شهر كوچيك يا يه زيردريايي.
A small city or like a submarine.

ما رد يه زيردريايي هسته اي آکولا رو در 80 کيلومتر دريايي شمال غربي هاوايي از دست داديم
We lost track of a nuclear Akula 50 nautical miles northwest of Hawaii.

حالا، داخل این زیردریایی -- این فرآیند به آب انداختن آلوینست - اینجا سه نفر هستند.
Inside that submarine -- this is an Alvin launch -- there's three people.

فقط چون هیچ آدم کشی رو اسکله نیست.دلیل نمی شه که تو زیردریایی هم نباشه
Just'cause there ain't any goons on the dock doesn't mean they ain't on the sub.

امروز عصر يه زيردريايي وارد جزيره ميشه
there's, um, a sub coming in this afternoon

روسی Ka-27 "مارپیچ" ضد زیردریایی و هلیکوپتر نیز دور ناوشکن هفت بار.
A Russian Ka-27 "Helix" anti-submarine helicopter also circled the destroyer seven times.

که هیچ کوسه بود ، که زیردریایی شخصی من بود.
That was no shark, that was my personal submarine.

نخستین زیردریایی مال کشور آمریکا بود که موسوم نام داشت و در سال ۱۹۵۴ تولید شد.
This ship was named the Pride of America and entered service in 2005.

این روش معمولاً روی موشکهای بالستیکی که از زیردریایی شلیک میشوند استفاده میشود.
It is usually employed on submarine-launched ballistic missiles.

بايد همين الان زيردريايي رو پيدا کنيم ، اگرنه 20000. فرسنگ ميريم زير دريا
We need to get to that sub or we'll all be 20,000 leagues under the sea.

دشمن با زيردريايي سعي ميکرده. ساعت # وارد پرل هاربر بشه
enemy submarine attempting to enter pearl harbor at

ما بايد بگيم که با زيردريايي اومديم؟ چطور ممکنه؟
you want us to say we came in on the sub. how's that gonna work?

عقب زيردريايي 15 درجه و جلو 10 درجه
Bow planes down 1 5. Stern up 10.