(کارهای هنری و فنی و غیره) ساختن oor Engels

(کارهای هنری و فنی و غیره) ساختن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

create

adjective Verb verb

Soortgelyke frases

آبراه ساختن
canal

آهنگرخانه (محل گدازش آهن و ساختن وسایل بزرگ آهنی)
ironworks

(کشاورزی - شیمی - بخشی از دانش شیمی که با به کار بردن مواد آلی در ساختن فرآورده ها مثلا ساختن سوخت اتومبیل از ذرت
chemurgy

(پول یا اوراق بهاداری که جهت آزاد ساختن زندانی تحت شرایط معین به دادگاه سپرده می شود) وجه الضمان
bail

علم ساختن و به کار بردن توپ های سنگین و پرتابه ها
gunnery

باطل ساختن
annul · countermand · lift · overturn · repeal · rescind · reverse · revoke · vacate

آلاچیق ساختن
bower

voorbeelde

ما برای ساختن چوب دستیها از موی تک شاخ، پر دم ققنوس و ریسههای قلب اژدها استافده می:نیم.
We use unicorn hairs, phoenix tail feathers, and the heartstrings of dragons.

و تنفری از وی در دل احساس میکردم که بیهوده در خاموش ساختن آن میکوشیدم.
I caught myself harboring a feeling of hatred toward him which I vainly tried to overcome.

ساختن سازههایی که یک ستاره را در برمیگیرند، یک تمدن را قادر میسازد، انرژی بسیار بیشتری برداشت کنند.
Building structures encircling a star would enable a civilization to harvest far more energy.

و اما ساختن و از میان بردن سیناپسها یک بخش طبیعی از تکامل و یادگیری انسان است.
Now, the creation and elimination of synapses is a normal part of human development and learning.

تمامی افراد گاه گاه به منظور نرم کردن و آسان ساختن سایش ناسزا میگویند.
all hands swearing occasionally, by way of assuaging the general friction.

(یوشع ۱۸:۱؛ ۱سموئیل ۱:۳) سرانجام، داوود پادشاه طرح ساختن بنایی پایدار را ریخت.
(Joshua 18:1; 1 Samuel 1:3) In time, King David proposed building a permanent structure.

و مثل پدر و مادرم، این کار ضروریِ ساختن آجر به آجرِ آفریقا را شروع کنیم.
And as my parents did, begin the urgent task of rebuilding Africa, brick by brick.

با پول شما از تيتانيوم ساختن تمامه دوره محوطه
Besides the catwalks you bought us titanium-based fencing around all the lagoon and pens.

سربازان کیم میونگ مشکلی در پنهان ساختن خود ندارند
kim myung's troops could sneak in any time

درست است که ما در جنگی روحانی برای سرنگون ساختن «قلعهها» و «خیالات» هستیم.
True, we are engaged in a spiritual warfare to overturn “strongly entrenched things” and “reasonings.”

(کادر ملاحظه شود.) ب) چرا خاخامهای باستان «ساختن حصار پیرامون شریعت» را ضروری یافتند؟
(See box.) (b) Why did the ancient rabbis feel it necessary to “make a fence around the Law”?

تو میخوای تو ساختن باغچه کمک کنی یا نه ؟
You gonna help out with the garden or what?

هيچ اتفاقي در جهت آرام ساختن بحران نيفتاده
Nothing has happened to alleviate the crisis.

ساختن نظریه فضای متصل در ابعاد بالا.
The construction of connected space theory in higher dimensions.

در حال حاضر، نیاز به ساختن هزارها سالن ملکوت در محدودهٔ تحت نظارت دفتر شعبهٔ آفریقای جنوبی داریم.
Currently, there is a need for several thousand Kingdom Halls in the territory cared for by the branch office in South Africa.

این پسر با یَهُوَه در ساختن آسمان و زمین و همهٔ چیزهای دیگر همکاری کرد.
This Son worked with Jehovah in making the heavens and the earth and everything else.

۱۶ نمایان ساختن خصوصیاتی همچون بردباری، مهر و محبت نیز مردم را به سوی یَهُوَه جذب میکند.
16 We also play a part in drawing people to Jehovah when we display such qualities as long-suffering, love, and kindness.

ابلانسکی ترتیب این کار را هم داد و له وین مشغول آماده ساختن خود شد.
Stepan Arkadyevitch arranged this also, and Levin had to go to confession.

اون بیرون برا خودشون مهدکودک ساختن
Fucking daycare center out there.

وایروتر ظاهرا خود را در رأس جنبش و حرکتی مییافت که متوقف ساختن آن دیگر امکانپذیر نبود.
Weyrother evidently felt himself to be at the head of a movement that had already become unrestrainable.

ساختن مجدد این پلها، در انتهای شرقی و ربی هر پل، کاری بسیار دشوار بود.
To cut either of these bridges would isolate the Turkish army in Palestine

به هیچ وجه در آرام ساختن دو بوی بینوا اثری نداشت.
that grating sound did not at all tend to tranquillize poor Dough Boy.

اما علاوه بر اینکه جدا ساختن ناپلئون از ارتش نامعقول بود، انجام آن هم امکان نداشت.
But besides the fact that cutting off Napoleon with his army would have been senseless, it was impossible.

مراقبت از بیماران در اورژانس و ساختن یک انیمیشن قطعاً خیلی با هم فرق دارند.
Now, taking care of patients in the emergency room and designing an animated film are obviously very different work.

روشهای ساختن نقشه، ترکیبی از روشهای کرهای و غربی اعلام شدهاست.
The techniques to create the map have been described as a hybrid of Korean and Western methods.