از نظر شکل oor Engels

از نظر شکل

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

formally

bywoord

Soortgelyke frases

(گیاه شناسی) همانندی (از نظر شکل و اندازه) (homomorphy هم می گویند)
homomorphism

(از نظر نوع یا شکل به تدریج) دگرگون شدن
diverge

(از نظر شکل یا سختی) شاخ مانند
ceratoid

(از نظر رنگ یا شکل یا بافت) برگ مانند
herbaceous

جعبه مانند (از نظر شکل یا سادگی یا محدودیت)
boxy

هرچیز پیشبند مانند (از نظر کاربرد یا شکل): محوطه ی آسفالته ی طرفین آشیانه ی هواپیما
apron

(از نظر شکل یا رنگ) مرجان سان
coralloid

(کان شناسی - نامنظم از نظر شکل و گاهی بلورین از نظر ساختمان درونی) نادیسه
massive

هرچیز انگشت مانند (از نظر شکل یا کار)
finger

voorbeelde

نوع معمولی از Micro-alloyed steel بهبود یافته از نظر شکل پذیری HSLA می باشد.
A common type of micro-alloyed steel is improved-formability HSLA.

الماسهای دو پیر سطحی به ظاهر روغنی دارند و از نظر شکل دارای دوازده سطح هستند.
De Beers's diamonds have an oily looking surface and are dodeca hedral in shape.

در اغلب موارد، جاندارانی که DNAی نوترکیب را دریافت کردهاند از نظر شکل ظاهری نرمال به نظر میرسند.
In most cases, organisms containing recombinant DNA have apparently normal phenotypes.

لبههای کوچک از نظر شکل، اندازه و رنگ بسیار گوناگون و از شخصی به شخصی دیگر متفاوتند.
The labia minora vary widely in size, color, and shape from individual to individual.

میدل مارچیهایی که از دوران کودکی آنها را میشناخت تنها از نظر شکل نیمرخ، بلندی و کوتاهی قدشان و تکیه کلامهای گوناگون با یکدیگر تفاوت داشتند.
the various irregular profiles and gaits and turns of phrase distinguishing those Middlemarch young men whom she had known as boys.

می دل مارچیهایی که از دوران کودکی آنها را میشناخت تنها از نظر شکل نیم رخ، بلندی و کوتاهی قدشان و تکیه کلامهای گوناگون با یکدیگر تفاوت داشتند.
the various irregular profiles and gaits and turns of phrase distinguishing those Middlemarch young men whom she had known as boys.

همچنین در طی این مدت کوتاه او توانست محبتی را در دل کوچک آماران تا اورسولای کوچولو که از نظر شکل و شمایل و خصوصیات اخلاقی عیناً شبیه به خودش بود، به وجود آورد.
She managed to arouse a great love in little Amaranta 'rsula, who was just like her

از نظر ارسطو، شکل کامل معقول از یک دایره باید به چشم منتقل شود و باید به شکل یک دایره دیده شود.
According to Aristotle, the complete sensible form of a circle should be transmitted to the eye and it should appear as a circle.

برخی معانی که برای یک انگلیسی زبان آشکار میشوند در واقع از نظر فرهنگی شکل گرفتهاند.
Some meanings that might appear to an English language speaker as fundamental, are, in fact culturally shaped.

آنها از نظر اندازه، شكل، و حتي گاهي اوقات رنگ با هم فرق مي كنند.
They differ by size, shape, and sometimes even color.

گلو ادعا کرد که ویروسی که گروه خود از یک بیمار مبتلا به ایدز برای تحقیقات جدا کرده بود از نظر شکل کاملاً مشابه سایر ویروسهای تی-لنفوتروپیک انسانی (HTLV) بوده که گروهش در همان ابتدا جدا کرده بود.
Gallo claimed that a virus his group had isolated from a person with AIDS was strikingly similar in shape to other human T-lymphotropic viruses (HTLVs) his group had been the first to isolate.

هنگامی که به خانواده و دوستان و هم وطنان و به طور کلی به نسل بشر میاندیشیدم آنان را به چشم حقیقت مینگریستم و میدیدم که از نظر شکل و ترکیب و طبع و نهاد فرقی با یاهوها ندارند
When I thought of my family, my friends, my countrymen, or the human race in general, I considered them, as they really were, _Yahoos_ in shape and disposition

جنسیت سوم از نظر تاریخی به شکل دو-روح تجسم پیدا میکند، از جمله انجام کارها و پوشیدن لباسهای هم مردانه و هم زنانه.
Third and fourth gender roles traditionally embodied by two-spirit people include performing work and wearing clothing associated with both men and women.

اگرچه یک نقطه از نظر تئوری فاقد شکل و فرم است، اما وقتی در میدان دید قرار گیرد، وجودش محسوس خواهد شد.
Sometimes the connection to a subject seems a vague shadow...but knows at the end of painting, she will have found the reason.

از نظر دانشمندان رنسانس Alum شکل یک نمک از یک اکسید فلزی جدید بود؛ در طول عصر روشنگری، مشخص شد که آن اکسید فلزی جدید بود.
Scientists of the Renaissance believed alum was a salt of a new earth; during the Age of Enlightenment, it was established that the earth was an oxide of a new metal.

صرف نظر از شکل حکومت، اداره واقعی کشور ممکن است از بخشهایی از قدرت سیاسی تأثیر پذیرد که به هیچ وجه شکلی رسمی از انواع حکومت نیستند.
Regardless of the form of government, the actual governance may be influenced by sectors with political power which are not part of the formal government.

بدون پا؛ فقط رشتههایی گوشتی که از کمرش به پایین آویزان شدهاند و همچون ساقهایی لاغر و از شکل افتاده به نظر میآیند.
No feet, just fleshy strips dangling from his waist, giving the appearance of thin, misshapen legs.

اما از نظر قانونی نیازی نیست که هم عقد محضری و هم ازدواج سنتی صورت گیرد بلکه هر دو شکل ازدواج از نظر دولت قانونی محسوب میشوند.
There is no legal need for both; each procedure is legally valid.

از نظر غربیها کودتا نمونهای از کمونیسم در ناپذیرفتنیترین شکل آن بود و مسکو را متمایل به گسترش بیرحمانه و سرکوب آزادی میدانستند.
From the West's perspective, the coup was an example of Communism in its most unacceptable form; Moscow seemed to the West bent on ruthless expansion and the suppression of freedom.

و روی هم مگر بسیاری از زنان شرف خود را به همین شکل در نظر نمیآورند و در از آن دفاع نمیکنند؟
And after all, is it not in much the same spirit that many women conceive and defend their honor?

از نظر بصری، انیمه یک شکل هنری متنوع است که سبکهای هنری متفاوتی را شامل میشود که بین هر خالق، هنرمند و استودیو تفاوت دارد.
Visually, anime is a diverse art form that contains a wide variety of art styles, differing from one creator, artist, and studio.

از عقیده و نظر وی درباره شکل و قیافه رنو دو مونتوبان و رولان و سایر شهسواران اثنیعشر فرانسوی، که همه از پهلوانان سرگردان بودهاند، جویا شد.
he asked him what was his notion of the features of Reinaldos of Montalban, and Don Roland and the rest of the Twelve Peers of France, for they were all knights errant.

ولی بعد آزمایش بحرانی را انجام داد: اون به سوژه ها تصاویری از غذا شبیه این نشون داد و اونها را با تصاویری خیلی شبیه مقایسه کرد از نظر رنگ و شکل، ولی اونا غذا نبودند، مثل اینا.
But then he devised the critical test: He showed subjects images of food like this and compared them to images with very similar color and shape, but that weren't food, like these.

در شرق، بلندیهای گور پشته در صبحگاهان سر بر آورده بود، برآمدگی، پشت برآمدگی، و از نظر ناپدید میشد و شکل آنها را در آن دورها فقط میشد حدس زد
Eastward the Barrow downs rose, ridge behind ridge into the morning, and vanished out of eyesight into a guess

حالت ارائه شده از «جوجه» در شکل ۶ را در نظر بگیرید.
Consider the version of "Chicken" pictured in Figure 6.