اسم کل oor Engels

اسم کل

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

mass noun

naamwoord

voorbeelde

اسم کل بخش رو بدنام کردی !
How dare you embarrass the Department!

ولی در آخر ما اسم کل این روال و همه فن آوری های مربوط رو « ایموشن کپچر» ( ثبت عاطفه ) گذاشتیم در قیاس با « موشن کپچر » که فقط حرکات رو ثبت می کنه.
But we ended up calling the entire process and all the technology "emotion capture," as opposed to just motion capture.

اسم می کل آنژ به گوشتان آشناست؟
Did you ever hear of Michael Angelo?

پس هر ايده به سادگي مورد پشتيباني قرار ميگيرد-- يا حتي يك ايتم، هر اسم توسط كل وب پشتيباني مي شود.
So every idea is basically being supported -- or every item, or every noun -- is being supported by the entire Web.

چند هفته بعدش، نویسندهای به اسم اُزُن کل کار رو زیر سؤال برد و نوشت «اگه بعدیش بهتر باشه دیگه کاری به کارش ندارم».
A few weeks later a writer called Ozone completely dogged it and then wrote "If it's better next time I'll leave it" in the bottom corner.

کل شهر اسم شما رو ميارن
The entire town twittering your name.

تو کل هفته اسم هيچکي اينجا ثبت نشده.
There's n... nobody been registered all week.

در کنار ستاره ها و کل کائنات اسم گذاریش رو انجام میدی
Naming your child'fore the stars and all creation.

سخنرانی هایی برای دانشجویان دوره دکترا دانشگاه کل تک به اسم "سخنرانی های فینمن در مورد جاذبه".
He gave lectures to Caltech graduate students that became "The Feynman Lectures on Gravitation."

فقط یکی توی کل دنیا این اسم رو داره.
There's only one of us in the whole world.

اسم شما را میدانست و اسم دی کود را و کل ماجرای بار کردن نقرهها را ...
He knew your name, Decoud's name, and all about the loading of the silver... .

اين اسم خودت تنها است يا کل افراد دهتون ؟
is that your name alone or that of the entire village?

سخنرانی هایی برای دانشجویان دوره لیسانس دانشگاه کل تک به اسم "سخنرانی های فینمن در مورد فیزیک".
He gave lectures to Caltech undergrads that became "The Feynman Lectures on Physics."

یه چندتا سوال راجب اسم هایی که تو دفتر کل بود داشتم
I got a question for you about a name on that ledger.

کل دنيا اونو به اسم وکيل ميشناسن
The whole world knows him as Vakil.

ولی بعد دوک "دامپستر" دروزی، (قهرمان کشتی کج با اسم مستعار و حرکت ذکر شده) کل سبک مرا یک جا دزدید.
And then this guy, Duke "The Dumpster" Droese, stole my entire shtick.

اسم " آل سيف " امروز به خاطرت تو کل اينترنت پخش شده
Allsafe is all over the internet today because of you.

مردم کل صبح تظاهرات کردند همش اسم تو رو فریاد می زدند ،
Crowd's been gathering all morning.

همین دیروز توی کلاس، ترانچ بول یک پسری به اسم جولیوس روت وین کل را که داشت سر درس جغرافی لواشک میخورد، یک دستی بلند کرد و از پنجره شوت کرد بیرون.
Only yesterday the Trunchbull caught a boy called Julius Rottwinkle eating Liquorice Allsorts during the scripture lesson and she simply picked him up by one arm and flung him clear out of the open classroom window.

اين يکي از اسم هاي خيلي زيادي که تو کل دنيا ازش هست محدود کردن اين براي پيدا کردنش بي فايد است
It's one of the most common names in the world, so there's bound to be a couple of'em.

به ناسزاهای کل روستا گوش داد تا. اینها یک روز اسم کشور رو بالا ببرن.
Took the taunts and abuses of the entire village just so that one day they would make the country proud

چرا میتوان گفت «اسم [یَهُوَه] بُرج حصین است،» و چگونه این اصل در مورد کل سازمان خدا صدق میکند؟
How can it be said that “the name of Jehovah is a strong tower,” and how does this principle apply to God’s organization as a whole?

یک باشگاه بیرون شهر دیگر هم بود به اسم باشگاه توناواندا که چارلز مک کل وی، هورای آپدایک و دیگر ثروتمندان شهر که در باشگاه ورزشی ناهار نمیخوردند بلکه در باشگاه اتحاد ناهار میخوردند، عضو آن بودند.
There wasanother, the Tonawanda Country Club, to which belonged Charles McKelvey,Horace Updike, and the other rich men who lunched not at the Athleticbut at the Union Club.

جما از اتاق خارج شد و بلافاصله با می کل و یک کوه نشین چهارشانه بازگشت: این مارکون است، اسم او را شنیدهای؟
She went out of the room, and presently came back with Michele and a broad shouldered mountaineer. This is Marco, she said.

این درست که کل جریان جنگ به نظر او قلابی میآمد، اما توجه نکرده بود که اسم دشمن عوض شده است.
It was true that she regarded the whole war as a sham: but apparently she had not even noticed that the name of the enemy had changed.