اقامت گاه oor Engels

اقامت گاه

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

seat

verb noun

voorbeelde

اقامت گاه اوون توی بروکلین یه انبار داشت که اونجا یادگاری های قتل هاش رو نگه می داشت
Owen's Brooklyn residence had a stash of mementos that catalogued his kills.

اون الان تو اقامت گاه حاکمه
he's at the governor's residence now

چگونه بگویم که چه پرندگانی در اقامت گاه من زندگی میکنند یا کجا فعالیت میکنم،کجا اجتماع میکنم؟»
How do I tell you what birds live in my home, or where I school, or where I work?"

در برابر نورتنگر چیزی نیست, البته, فقط یه اقامت گاه کوچیکه.
It's nothing to Northanger, of course, just a country vicarage.

من بيشتر برام جالبه که اقامت گاه تو رو ببينم.
I'm just more interested in seeing your quarters.

اون باید برای ترک اعتیادش به اقامت گاه فرستاده میشد
He had to be sent down to The Lodge for rehabilitation.

و اقامت گاه يکي از عجيب ترين پستان داران کره ي زمين است.
And home to one of the planet's strangest mammals.

در نوامبر ۲۰۱۱ مردان مصلح به اقامت گاه گردشگران در هتلی در تیمبوکتو یورش بردند، یک نفر را کشتند و سه نفر دیگر را ربودند.
In November 2011, gunmen attacked tourists staying at a hotel in Timbuktu, killing one of them and kidnapping three others.

این بار شارلوت شـر و شور و احساسات خود را دستکمکـرفته بود، چون صـبح روز بـعد آقای کالینز بیسروصدا از خانه لانکبورن جیم شد وبهسرعت به اقامت گاه لوکاس رفت تا خودش را به پای شارلوت بیندازد.
But here she did injustice to the fire and independence of his character, for it led him to escape out of Longbourn House the next morning with admirable slyness, and hasten to Lucas Lodge to throw himself at her feet.

هر بار اطلاعات تازهتری دربـاره اسـم و رسم افسـرها کسب میکردند. اقامت گاه افسرها را هــم دیگر مـیشناختند. بـالاخره خود افسرها را هم شناختند آقای فیلیپس همه آنها را دیده بود وهمین موضوع خودش شور و ولولهای در خواهرزادههای زنش به وجود آورده بـود. حالا دیگر فقط از افسرها حرف میزدند. پولوپله آقای بین گلی،که قبلا فکرش خانم بنت را به وجد میآورد، در مقایسه با اونیفورم و سـازویـراق افسـرها اصلا به حساب نمیآمد.
Every day added something to their knowledge of the officers' names and connections. Their lodgings were not long a secret, and at length they began to know the officers themselves. Mr. Phillips visited them all, and this opened to his nieces a store of felicity unknown before. They could talk of nothing but officers; and Mr. Bingley's large fortune, the mention of which gave animation to their mother, was worthless in their eyes when opposed to the regimentals of an ensign.

گاه گاه یک چند در آلمان اقامت میکرد.
Every now and then he went and stayed in Germany.

در تالار مخصوص بیماران اقامت داشت و جز چند ساعتی برای استراحت شبانه هیچ گاه از آنجا بیرون نمیرفت.
she lived in the sick room, never quitting it except to snatch a few hours' rest at night.

یک باک لندی یا توک ماجراجو، گاه و بیگاه برای یک یا دو شب اقامت تا میهمان خانه میآمد، اما حتی این موارد هم با گذشت زمان نادرتر میشد.
An occasional Bucklander or adventurous Took would come out to the Inn for a night or two, but even that was becoming less and less usual.