امتیازی oor Engels

امتیازی

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

concessive

adjective noun

مگر آنکه دخترک عقب بنشیند و با دادن امتیازی به او تسکینش دهد.
unless some concession on her part, such as would appease him, was made.

concessionary

adjective noun

Soortgelyke frases

برنده ردهبندی امتیازی
winner of the points classification

(بیلیارد واسنوکر و پول) مجموع امتیازی که بازیکن در هر نوبت کسب می کند 3
break

با قائل شدن حقوق امتیازی
preferentially

دستوری برای امتیاز ندادن به مقصد. یعنی از دهنده لینک به گیرنده آن به هنگام محاسبه پیچرنک امتیازی داده نشود.
Nofollow

(در برخی بازی ها: چیز یا امتیازی که در مقابل اشتباه یا باخت از بازیکن گرفته می شود و پس از انجام کاری برای برنده به اوپس داده می شود) گرو
forfeit

(بازی کریکت) دوره ای از مسابقه که درآن طرفین امتیازی به دست نیاورده اند(maiden over هم می گویند)
maiden

(انگلیس - بازی کریکت) امتیازی که در اثر خوردن گوی به چوگان دار به دست می آید
leg bye

امتیازی- حق الامتیازی
concessive

رأیگیری امتیازی
range voting

voorbeelde

پرتاب سه امتيازي نميکني ، ميذاره مرد پرتاب 3 امتيازي بکنه
You don't shoot three-pointers, you let the guy shoot three-pointers.

! همونا که با شيش تا توپ 6 امتيازي شرط مي بندي روشون.. !
Where is that player of yours who can hit 6 sixes in 6 balls?

يه امتيازي داري
You got a point.

خودتان را مـتقاعد کـنید کـه پـاداش و امتیازی که به دست میآورید، به مراتب از مشکلات و زیانهای آن بیشتر است.
Convince yourself that the rewards of success are much greater than the potential costs of temporary failure.

همچنان که دور یکدیگر میگشتند و میغریدند، و گوشهایشان به عقب خوابیده بود و به دقت موظف بودند که امتیازی به دست آوردند،
As they circled about, snarling, ears laid back, keenly watchful for the advantage

امروز چه موهبت و امتیازی به وفادارانی همچون ایلیا اعطا شده است؟
Today, what privilege is granted to those who are faithful like Elijah?

تحصیلات عالیه از حقی برای همه به امتیازی برای عدهای محدود بدل شده است.
Higher education stopped being a right for all and became a privilege for the few.

من پیرامون امتیازی که جوزف اسکین به آن طریق مأموریّتش را دریافت کرد تعمّق کردم.
I pondered the privilege that Joseph Skeen had in receiving his assignment that way.

(متی ۲۸:۱۹، ۲۰) همچنان که این سیستم با پایان نهایی خود مواجه است، امتیازی بزرگتر از این نیست که تحت رهبری عیسی مسیح به یَهُوَه خدا خدمت کنیم و قبل از رسیدن انتها، در کار جهانی موعظهٔ «این بشارتِ ملکوت» شرکت جوییم.—متی ۲۴:۱۴؛ مرقس ۱۳:۱۰.
(Matthew 28:19, 20) As this system faces its final end, we could have no greater privilege than that of serving Jehovah God under the leadership of Jesus Christ and sharing in the worldwide work of preaching “this good news of the kingdom” before the end comes.—Matthew 24:14; Mark 13:10.

کارت امتیازی متوازن (به انگلیسی: BSC)یک ابزار مدیریتی برای اجرای استراتژی است؛ گزارش ساختاربندی شده و نیمه استانداردی که به مدیران اجازه میدهد بتوانند به راحتی بر روند اجرای فعالیتها توسط کارمندان نظارت داشته باشند و نتایج این فعالیتها را بررسی و کنترل کنند.
The balanced scorecard is a strategy performance management tool – a semi-standard structured report, that can be used by managers to keep track of the execution of activities by the staff within their control and to monitor the consequences arising from these actions.

امتيازي نداشت
gutter ball!

شرکتی که حق امتیازی برای دو ژن مرتبط با این بیماری گرفت آزمایشی برای تشخیص این سندروم ترتیب داد.
The company that obtained a patent on two genes associated with this condition developed a test to diagnose the syndrome.

به علاوه، پولس نوشت کسی که برای امتیازی در جماعت منصوب میشود نباید «زننده» باشد—واژهٔ اصلی در زبان یونانی به معنی «مشت زننده» است.
In addition, Paul wrote that one who qualifies for special privileges in the congregation should be “not a smiter” —according to the original Greek, “not dealing blows.”

۱۴، ۱۵. الف) مؤلف کتاب مقدس چه امتیازی را به ما عطا میکند؟
14, 15. (a) What privilege does the Bible’s Author offer us?

آنها از داشتن چنین امتیازی بسیار خوشنودند، چون میدانند که «خدا بخشندهٔ خوش را دوست میدارد.»
They delight in this privilege, knowing that “God loves a cheerful giver.”

خوشبختانه سهلانگاریها و عدم کاردانی دشمن برای ما امتیازی بود.
Fortunately the poor handling of the enemy gave us an unearned advantage.

مرد ریزه اندام بیتعارف نشست، اما همچنان حالت پیشخدمتی که از امتیازی برخوردار شده است.
The little man sat down, quite at his ease, and yet still with a servant like air, the air of a valet enjoying a privilege.

(اعما ۷:۲۲) موسی از ثروت، قدرت و امتیازی برخوردار بود که عموم مصریان حتی تصوّر داشتن آن را نمیکردند!
(Acts 7:22) Within his grasp were the wealth, power, and privilege that a common Egyptian could only dream of!

اگه قرار باشه به ليموناد درست کردن تو و ماهيگيري من امتياز بدن ميدونم چه امتيازي ميگيرم
If it's a choice between your lemonade and my fishing, I know where I stand.

آنها به عنوان «غلام امین و دانا» قلمداد شدند و پذیرای مسئولیت مراقبت از تعلقات زمینی عیسی گشتند، امتیازی که آنان، در حین اینکه قرن بیستم به پایان خود نزدیک میشود، هنوز از آن برخوردارند.
They were designated as “the faithful and discreet slave,” accepting the responsibility of caring for Jesus’ earthly belongings, a privilege that they still enjoy as the 20th century nears its conclusion.

یا از بشر امتیازی دارید؟
Are you superhuman?

اعضای معمولی حزب، در مقام قیاس با تودههای محروم که آنان را رنجبر مینامیم، امتیازی مشابه دارند.
the members of the Outer Party have a similar advantage in comparison with the submerged masses whom we call 'the proles'.

بزرگترین امتیازی که تا به حال نصیبتان شده است چیست؟
WHAT is the greatest privilege you have ever been granted?

هنوز نمیتوانست امتیازی بین آنچه بدست آدمیان نوشته شده است و آنچه خداوند نوشته است یا، به عبارت بهتر، بین قانون و حق قایل شود.
He had not yet come to distinguish between that which is written by man and that which is written by God, between law and right.

مىدانيد،مردم بمن مى گويند، " اين مدرسههاى امتيازى، بيشترشون بدرد نمىخورند."
You know, people tell me, "Yeah, those charter schools, a lot of them don't work."