خوراك oor Engels

خوراك

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

food

naamwoord

بنابراين، فسفر كمترى خواهيم داشت، اما خوراك بيشترى لازم كه توليد كنيم.
So, we will have less phosphorus, but we'll need to produce more food.

fare

naamwoord

همه به لورتا ميگن مچكريم بخاطر فراهم كردن اين خوراك عالي و مجلل
everybody say thank you to loretta for providing this sumptuous fare

victuals

naamwoord

Soortgelyke frases

خوراك گلوتن
gluten feed

دريافت انرژي (غذا يا خوراك)
energy intake (food or feed)

خوراك دام
animal feeding stuffs · dehydrated feeds · feeding stuffs · feeds · feedstuffs · foods for animals · liquid feeds · livestock feed

فرمولبندي خوراك
feed formulations

كيفيت خوراك
feed quality

محتواي مغذی خوراك
feed composition · feed nutrient content · proximate analysis · proximate composition

تركيب خوراك
feed composition · feed nutrient content · proximate analysis · proximate composition

voorbeelde

۹۰ و او که به شما خوراک دهد، یا به شما پوشاک دهد، یا به شما پول دهد، به هیچ وجه پاداش خود را از دست نخواهد داد.
90 And he who feeds you, or clothes you, or gives you money, shall in nowise alose his reward.

يه خوراكِ گوشت كامل ؟
A whole meat loaf?

و اينکه لباس بازي با لباس خورد و خوراک فرق داره
Eating's clothes is different.

یک خدمتکار نه تنها برای دریافت خوراک و حمایت به اربابش روی میآورد، بلکه بهدقت به او چشم میدوزد تا دریابد که خواست اربابش چیست و سپس مطابق با آن عمل میکند.
Well, not only does a servant look to his master for food and protection but the servant needs constantly to watch his master to discern his wishes and then to carry them out.

صبح ِ روز ِ ملاقاتمان، النور از پله ها پایین آمد، برای خودش یک فنجان قهوه ریخت، روی صندلی راحتی نشست، و در همان حال، مهربانانه با هر یک از بچه ها صحبت میکرد که یکی پس از دیگری از پله ها پایین میآمدند، لیست را علامت میزدند، برای خودشان صبحانه درست میکردند، لیست را دوباره علامت می زدند، ظرفها را داخل ماشی ظرفشویی میگذاشتند، دوباره لیست را علامت میزدند، به حیوانات خانگی خوراک میدادند و یا هر وظیفه دیگر را انجام می دادند، لیست را بار دیگر علامت میزدند، وسایلشان را جمع میکردند، و برای سوار شدن به اتوبوس راهی میشدند.
So on the morning I visited, Eleanor came downstairs, poured herself a cup of coffee, sat in a reclining chair, and she sat there, kind of amiably talking to each of her children as one after the other they came downstairs, checked the list, made themselves breakfast, checked the list again, put the dishes in the dishwasher, rechecked the list, fed the pets or whatever chores they had, checked the list once more, gathered their belongings, and made their way to the bus.

رون به ظرفی که کنار خوراک استیک و جگر قرار داشت و پر از صدفهای آبپز بود اشاره کرد و گفت: این دی گه چیه؟
What's that? said Ron, pointing at a large dish of some sort of shellfish stew that stood beside a large steak and kidney pudding.

مشابهاً، ما نیز باید تلاش کنیم که با خوراک روحانی مناسب و مغذی نیازهای شخصی خود را تأمین کنیم.
Similarly, we should strive to nourish our heart with spiritual food that fills our personal needs.

کمی خوراک با گوشت گاو و ماهی بپزید،
Cook some meat and fish

(یوحنا ۱۳:۳۴؛ ۱۵:۱۲، ۱۳) عیسی با ترحم بیماران را شفا داد، مرده را به زندگی بازگرداند و برای محتاجان خوراک فراهم آورد.
(John 13:34; 15:12, 13) Moved with compassion, Jesus cured the sick, raised the dead and provided food for the needy.

تو را خوراك سگ ميكنم
ill feed you to the fuckin dog

چرا حیاتی است که مرتباً از خوراک روحانی تغذیه کنیم؟
Why is it vital that we receive a regular supply of spiritual food today?

(روم ۱۲:۴-۸) این وظیفهٔ غلام امین و دانا است که خوراک روحانی را «بهموقع» بدهد.
12:4-8) The faithful and discreet slave class has the responsibility to provide spiritual food “at the proper time.”

پس از این واقعه ابلیس نسخهای تجویز میکند که باید هر روز مغز دو جوان را خوراک مارها سازد تا گزندی به او نرسد.
This is the account given by Isaiah, whether he told the truth or not I leave every body to judge for himself.

آنها رنشوی آب پز، خوراک گوشت گوساله ماتون که غذای مخصوص رستوران بود و موی فرشته که یک نوع ماکارونی ظریف بود، خوردند.
They dined on stuffed artichokes, veal Matoon, a specialty of the house, and angel hair, a delicate pasta.

از ای نرو معمولاً هنگامی که یاهوها در خارج از خانه خوراک میخورند خدمتکاری بر آنان میگمارند
therefore a servant was usually employed to stand by while they were feeding abroad

عیسی آن تشبیه را برای مخاطبان تنگدست خود که نگران تأمین مایحتاج زندگی از قبیل خوراک و پوشاک بودند عنوان کرد.
Many in his audience were poor, and they were anxious about their physical needs, their food and clothing.

دریک، از این خوراک سوسیس بندری خوردی؟
Derek, have you had any of the chipolatas?

اغلب والدین احساس مسئولیت میکنند و تلاش میکنند خوراک خوب، پوشاک و مسکنی دلپذیر برای فرزندان خود فراهم آورند.
Most parents sense their responsibility to try to provide good food, clothing and a pleasant home for their children.

( متّیٰ ۴:۴) پس باید در خود میلی سالم به خوراک روحانی ایجاد کنیم.
(Matthew 4:4) We must develop a wholesome appetite for spiritual food.

پس متاسفانه فکر کنم که خرج خوراک و اجارتون بايد از محل حقوقي که ميگيريد ، تامين بشه
I'm afraid your meals and rent are going to have to start coming out of your actual paychecks.

بابا ویل فوت بیشتر از هر کس دیگری در هلفدونی به سر برده بود، و اگر چه شاید در مقایسه بـا بعضیها رفتار ملایمتری با او در پیش گرفته بودند، باید کلی به خورد و خوراک او میرسیدند تا یک چندم شهردار قبلی به نظر برسد؛ بدین ترتیب فرودو پذیرفت که قائم مقام او باشـد تـا آقـای ویتفوت به شکل و شمایل اولش دربیاید.
Old Will Whitfoot had been in the Lockholes longer than any, and though he had perhaps been treated less harshly than some, he needed a lot of feeding up before he could look the part of Mayor; so Frodo agreed to act as his Deputy, until Mr. Whitfoot was in shape again.

که عدهای از سربازان ظاهرا برای خوراک اسبان خود مزرعه زیبای جو را درو میکردند و میان کشتزارها اردو زده بودند.
which a camp had been pitched which was being mown down by the soldiers, evidently for fodder.

گوشت گراز ماهی خوش خوراک است.
Porpoise meat is good eating, you know.

واقعاً لازم بود به آنان خوراک روحانی برسانیم.
We just had to take them spiritual food.

(مزمور ۳۶:۹؛ کولسیان ۲:۸) ما به جای اینکه بندگان سیستم تجاریی شویم که خود آن نیز در آستانهٔ تباهی دست و پا میزند، در تمام مدتی که رابطهٔ خود را با خدا مقدمترین چیز در زندگی میسازیم، به این پند یَهُوَه که به خوراک و پوشاک قانع باشیم، توجه خواهیم کرد.
(Psalm 36:9; Colossians 2:8) Instead of becoming slaves of a commercial system that is itself tottering on the brink of ruin, we will heed Jehovah’s counsel to be content with food and covering, while making our relationship with God the foremost thing in life.