صفحه مانند oor Engels

صفحه مانند

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

disclike

adjektief

discoidal

adjektief

disklike

adjektief

flat

adjective verb noun adverb

Soortgelyke frases

سنجاق یا نشان یا آذین صفحه مانند
plaque

(ماکارونی پهن و صفحه مانند) لازانیا
lasagna

پارامترهای داخل سایت که در رتبه آن مؤثرند مانند عنوان صفحات، متن صفحات و...
On-page factor

(جانورشناسی) زره (صفحه های استخوانی که مانند زره جانور را حفظ می کند)
cuirass

(صفحه های کتاب را مانند هنگام بر زدن ورق بازی) تند ورق زدن
ruffle

دارای گلهای صفحه مانند
discifloral

(جانورشناسی) ریه ی کتابی (ریه ی بسیاری از گونه های عنکبوتیان که متشکل است از لایه های نازک و صفحه مانند که هوا از بین آنهاعبور می کند)
book lungs

صفحه دار (مانند برخی زره ها)
plated

(هر صفحه ی مدرج مانند صفحه ی ساعت و یا صفحه ی رادیو که طول امواج روی آن ثبت شده است و غیره) صفحه ی ساعت
dial

voorbeelde

صفحه مانند ریشه درخت کنترل مضاعف میشود.
The page doubles as the root of the control tree.

همینطور فهمید که او ضمن مطالعهی دستنوشتهها هر شش جلد دایرهالمعارف انگلیسی را از صفحهی نخست تا آخرین صفحه مانند یک رمان خوانده است.
that between parchments he had gone from the first page to the last of the six volumes of the encyclopedia as if it were a novel.

صادرات به یک پروندۀ متن ، با استفاده از نقطه-واوک به عنوان جداکننده. این می‌تواند برای برنامه‌های صفحه‌ گسترده مانند KSpread استفاده شود
Export to a text file, using semicolons as separators. Can be used for spreadsheet programs like KSpread

آن دستاوردها، در موضوعاتی مانند صفحه برشی به کار گرفته شد، با مثالهایی متناقض نما از اجزای پیوسته.
It was applied to issues such as cutting-plane, with the paradoxical examples of connected components.

دقیقا مانند صفحه موسیقی که شامل نت است و نباید از آن تخطی کرد
like our music paper.

حتی در آثار درجهٔ دوم، خواندن یک صفحه، یک کلمه، مانند یکنفس هوای آزاد در او تأثیر داشت.
Even in second rate works there were sentences and pages which had the effect on him of a gust of fresh air.

آنجا حاضر میشود. من منظور او را مانند صفحه گشوده کتاب در برابر خویش میخوانم.
heiress there he is too. I can read him like a book.

صفحه بالای سقف (مانند سقف بام), ۲.
The Horseman on the Roof (DVD).

جلو آن طارمی آهنین و صفحه هزار سوراخ مانند یک آفتابگردان دولا داشت نشسته بود.
near the square opening, screened by the irongrating and the plate with its thousand holes, as by a double visor.

عوامل خارج از صفحه (مانند رتبه صفحه و تجزیه تحلیل لینک) نیز همانند عوامل داخل صفحه (فراوانی واژههای کلیدی، متاتگها، عنوانها، لینک و ساختار وبسایت) موردتوجه قرار گرفتند تا گوگل را قادر به این امر سازند که از نوعی دستکاری که در موتورهای جستجویی دیده میشود که تنها به عوامل داخل صفحه توجه میکنند، اجتناب نماید.
Off-page factors (such as PageRank and hyperlink analysis) were considered as well as on-page factors (such as keyword frequency, meta tags, headings, links and site structure) to enable Google to avoid the kind of manipulation seen in search engines that only considered on-page factors for their rankings.

این کارتونها، شفاف بودند و نیمی از زمینه ی بصری را مانند یک صفحه می پوشاندند.
These cartoons would be transparent and would cover half the visual field, like a screen.

این صفحه با نامهای «صفحه تشخیص بنفش» یا «صفحه بنفش مرگ (به انگلیسی: (purple screen of death (PSOD)» (مانند صفحه آبی مرگ (به انگلیسی: (Blue Screen of Death (BSOD) در سیستمعامل ویندوز) شناخته میشود.
This is colloquially known as a purple diagnostic screen, or purple screen of death (PSoD, cf. Blue Screen of Death (BSoD)).

آن را در XML بگذار؛ آن را در فرمت مورد نیاز یک ابزار فراگیر قرار ده؛ یک وب پیچ بساز که مانند صفحه ۵۲۵۰ نباشد؛ هر چه میخواهید.
Wrap it in XML; put it in the format required by a pervasive device; make a Web page that doesn’t look like a 5250 screen; whatever you want."

اگر چه میتوانست امکان پذیر باشد که پشتیبانی سخت افزاری برای مجموعه محدودی از دستگاهها (مانند صفحه نمایش رنگی گرافیک آداپتور ، پرینتر لیزریجت چاپگر فرمان زبان ) فراهم شود، مایکروسافت رویکردی متفاوت انتخاب کرد.
Although it could have been possible to provide hard-coded support for a limited set of devices (like the Color Graphics Adapter display, the HP LaserJet Printer Command Language), Microsoft chose a different approach.

معمولاً این سؤالات شکل یک پاراگراف خیلی بزرگ به خود میگیرد، مانند یک صفحه کامل شامل گزارههای بسیار بسیار زیاد، "از آنجا که فلان" پس "نتیجه میشود بیسار."
Usually these questions take the form of a super-long paragraph, like a whole page long with lots and lots of clauses, "wherein this" and "therefore that."

که طبیعت نمی دانست به طور خاص، توانست چیزهایی اختراع کند مانند یک منحنی که صفحه را پر می کند.
In particular, it could invent things like a curve which fills the plane.

این مطالعه در چهار بخش ارایه شد: در بخش اول افراد به تعدادی سؤال در سطوح آسان و دشوار پاسخ دادند سپس یک تغییر استروپ که شامل کلمات روزمره و مرتبط با تکنولوژی مانند صفحه نمایش و گوگل ایجاد شد.
The first part had subjects answer a number of both easy and difficult trivia questions, and then perform a modified Stroop task involving both everyday words and technology-related words such as screen and Google.

آنان همچنین بجای آنکه به استفاده از طومار ادامه دهند، در استفاده از کودِکس پیشتاز شدند که مانند کتابهای امروزی دارای صفحه بود.
They also pioneered the use of the codex, which had pages like a modern book, instead of continuing to use scrolls.

با علامت زدن این گزینه ، نام پرونده‌ها زیرخط‌دار می‌شوند ؛ بنابراین ، مانند پیوندهای صفحه وب به نظر می‌رسند. توجه: برای تکمیل قیاس ، مطمئن شوید که فعال‌سازی تک فشار در پیمانۀ کنترل موشی فعال است
Checking this option will result in filenames being underlined, so that they look like links on a web page. Note: to complete the analogy, make sure that single click activation is enabled in the mouse control module

و ذرات جمع شده کاغذ سوخته مانند پروانههای سیاه در طول صفحه بخاری میرقصیدند و عاقبت از لوله به بیرون پرواز کردند.
and the shriveled paper corollas, fluttering like black butterflies at the back of the stove, at least flew up the chimney.

تبلتها - مانند لپ تاپها هستند، اما دارای صفحه نمایش لمسی اند که بهطور کامل جایگزین صفحه کلید فیزیکی شده است.
Tablet computer – Like laptops, but with a touch-screen, entirely replacing the physical keyboard.

چند رشتگی ریز بخش -برای مثال در پردازنده در بسته – دستورالعملها را برای رشتههای مختلف بعد از هر دوره زمانی انجام میدهد، در حالی که چند رشتگی درشت بخش تنها زمانی برای انجام دستورالعمل از دیگر رشته تغییر میکند که رشته عملیاتی فعلی باعث ایجاد تأخیر زیادی شده باشد (مانند صفحه گسل و غیره).
Fine-grained multithreading—such as in a barrel processor—issues instructions for different threads after every cycle, while coarse-grained multithreading only switches to issue instructions from another thread when the current executing thread causes some long latency events (like page fault etc.).

سیستم Runtime مسئول پردازش اظهارات ABAP است، منطق جریان صفحهٔ نمایش و پاسخ به رویدادها (مانند اینکه یک کاربر بر روی دکمهٔ روی صفحهٔ نمایش کلیک کند) را کنترل میکند، در این رابطه میتواند به عنوان ماشین مجازی قابل مقایسه با JAVA VM دیده شود.
The runtime system is responsible for processing ABAP statements, controlling the flow logic of screens and responding to events (such as a user clicking on a screen button); in this respect it can be seen as a Virtual Machine comparable with the Java VM.

اگر از چرخ موشی استفاده کنید ، این مقدار ، تعداد خطوط لغزش برای هر حرکت چرخ را تعیین می‌کند. توجه کنید که اگر این عدد از تعداد خطوط قابل مشاهده تجاوز کند ، چشم‌پوشی‌ شده و حرکت موشی مانند حرکت صفحۀ بالا/پایین گردانده می‌شود
If you use the wheel of a mouse, this value determines the number of lines to scroll for each wheel movement. Note that if this number exceeds the number of visible lines, it will be ignored and the wheel movement will be handled as a page up/down movement

اما هر دو مدل عبارتند از: M-مانند اپراتورها به صورت قابل توجهی زمان مصرف روانی اقدامات مانند محل اطلاعات بر روی صفحه نمایش و تأیید نوشته است.
But both models include M-like operators for substantial time-consuming mental actions such as locating information on the screen and verifying entries.