فراواني ژن oor Engels

فراواني ژن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

gene frequency

disequilibrium

naamwoord

genetic drift

naamwoord

genetic equilibrium

population genetics

naamwoord

voorbeelde

معنی این حرف این است که آن ویژگی هایی که می توانیم مشاهده کنیم یا به آسانی ببینیم-- ویژگی های صورت، رنگ پوست، ساختار مو-- توسط یک ژن خاص با اثری بزرگ تعیین نمی شوند، بلکه با متغیرهای ژنتیکی فراوانی تعیین می شوند که به نظر می آید با بسامدی در حال تغییرند در نقاط مختلف جهان.
So what this means now is that those traits we then look at and so readily see -- facial features, skin color, hair structure -- are not determined by single genes with big effects, but are determined by many different genetic variants that seem to vary in frequency between different parts of the world.

ترمه، سندش، حریر، مخملهای خواب و بیدار، پیراهنهای اطلس درشت باف تور با رنگهای درهم، دستمالهای هندی با قلابدوزیهای طلا که شستنشان ممکن است، اطلسهای گل دار دو روی تکهدوزی، پایهدوزیهای ژن و آلان سون ، زینت آلات طلایی با زرگریهای قدیم، شیرینیخوریهای عاج که بر آنها با قلمی بسیار ظریف عرصههای رزم نقش شده بود، آرایشهای لباس، نوارهای رنگارنگ به فراوانی به کوزت میداد.
Pekins, damasks, lampas, painted moires, robes of shot gros de Tours, India kerchiefs embroidered in gold that could be washed, dauphines without a right or wrong side, in the piece, Genoa and Alencon point lace, parures in antique goldsmith's work, ivory bon bon boxes ornamented with microscopic battles, gewgaws and ribbons he lavished everything on Cosette.