قهوه عربی oor Engels

قهوه عربی

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

Turkish coffee

naamwoord

coffee prepared by boiling and without filtering

arabica coffee

Coffea arabica

naamwoord

Soortgelyke frases

(گیاه شناسی) بوته ی قهوه ی عربی (Coffea arabica از تیره ی روناس madder)
arabian coffee

voorbeelde

اما کنت و هایده قهوه عربی یعنی تلخ خوردند.
Monte Cristo and Haidee took the beverage in the original Arabian manner, that is to say, without sugar

نه فقط قهوه عربي دوست دارم
I just love the arabica.

نویسنده نشان داده است که انتخاب نام "سوماترا" ادای احترام به جزیره سوماترا یا قهوه عربی نیست، و بیان میکند که هیچ استدلال خاصی در پشت این نام وجود ندارد.
The author has indicated that the choice of the name "Sumatra" is not a tribute to the Sumatra island or coffee, stating that there is no particular reasoning behind the name.

جوان عرب و صاحب قهوه خانه به زبان عربی با هم حرف زدند. صاحب قهوه خانه عصبانی به نظر میرسید.
The two men exchanged some words in Arabic, and the bar owner seemed irritated.

عصر، هنگام غروب آفتاب به کنار چاه رفتم و در آن آب شور دستورویی شستم و هنگام مراجعت در کنار آتش عشایر عقیل نشستم تا قهوه ای بنوشم، و مشغول گوش کردن به لهجه عربی نجدی آنها شدم.
and on my way back halted at the Ageyl fire to take coffee with them, while listening to their Nejdi Arabic.