هزینه نمودن oor Engels

هزینه نمودن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

costing

noun verb

Soortgelyke frases

منظور نمودن بیشتر هزینه در سال های اولیه
front end loading

به حساب زیان منظور نمودن وام، به حساب هزینه منظور نمودن وام
loan charge-offs / loan charge-off

voorbeelde

هزینه بیشتر بخاطر اضافه نمودن شیر است.
These are made by adding milk.

این کشورها بیش از اقتصاد را بالا می برند و بسیار جالب خواهد بود دنبال نمودن این در طی سال، همانگونه که مایلم شما بتوانید با تمام داده های هزینه شده توسط مردم انجام دهید.
These countries are lifting more than the economy, and it will be very interesting to follow this over the year, as I would like you to be able to do with all the publicly funded data.