وابسته به عشق (به ویژه عشق شهوانی) oor Engels

وابسته به عشق (به ویژه عشق شهوانی)

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

amatory

adjektief

Soortgelyke frases

وابسته به عشق و عشق بازی
romantic

وابسته به عشق شهوانی
paphian

وابسته به عشق و عاشقی
gallant

(معمولا P کوچک) وابسته به عشق پاک (و خالی از علائق یا روابط شهوانی)
platonic

voorbeelde

من یک رژیم وابسته به عشق شهوانی ام
I am an erotic regime.

وی خاطرات خود را با عنوان «Confessioni erotiche di Cicciolina» (اعترافات وابسته به عشق شهوانی از زبان Cicciolina)، توسط المپیا (از مطبوعات میلان) در سال ۱۹۸۷ منتشر کرد.
Her memoirs were published as Confessioni erotiche di Cicciolina (Erotic confessions of Cicciolina) by Olympia Press of Milan in 1987.

او نمیتوانست شیفته و دلباخته نیکلای نباشد و میدانست که سعادت او وابسته به این عشق است.
She could not help loving the countess and the whole Rostov family, but neither could she help loving Nicholas and knowing that his happiness depended on that love.

در روم باستان، برهنگی یک رسوایی عمومی در نظر گرفته میشد و حتی ممکن بود در محیطهای سنتی توهین آمیز یا ناخوشایند باشد، هرچند که در حمام عمومی یا در هنر وابسته به عشق شهوانی دیده میشود.
In ancient Rome, nudity could be a public disgrace and might be offensive or distasteful even in traditional settings, though it could be seen at the public baths or in erotic art.

هر چند که ظاهراً در داستان آن در مورد سوء تصادف دو خواهر با دیو بود منتقدان این اثر آن را در جنبههای گوناگون تفسیر کردهاند: به نظر میرسد که این اثر به عنوان یک تمثیل در مورد وسوسه و رستگاری است، شرحی بر نقشهای جنسیتی در دوره ویکتوریا است و یک اثر در مورد تمایل وابسته به عشق شهوانی و رستگاری اجتماعی است.
Although it is ostensibly about two sisters' misadventures with goblins, critics have interpreted the piece in a variety of ways: seeing it as an allegory about temptation and salvation; a commentary on Victorian gender roles and female agency; and a work about erotic desire and social redemption.

زیرا در واقع آن دو تا دم مرگ با پیوندهای محکمتر از عشق به همدیگر وابسته بودند
because actually they were joined till death by a bond that was more solid that love:

کتاب مقدّس بما تعلیم میدهد که عمل راستی کشیشی به پیروی از اصول مهربانی، نیکوکاری، و عشق وابسته است.
The scriptures teach us that the righteous exercise of the priesthood is dependent upon our living the principles of kindness, charity, and love.

ما در جامعه به عشق بیشتری نیاز داریم و از همین روست که اینجاییم تا عشق را با کودکان تقسیم کنیم، چرا که کودکان ما رهنمون ما خواهند شد، چرا که همه ما به کودکانمان وابسته خواهیم بود.
We need more love in our society and that's why we are here to share the love with children, because our children will lead the way for us, because all of us will depend on our children.

یک مطالعه نشان داده که ورزشکارانی که نسبت به خود احساس احترام و عشق دارند («عزت نفس پایه»)، الگوهای مثبت کمالگرایی را نشان میدهند، در حالی که افرادی که عزت نفسشان وابسته به جنبههای شایستگی است («عزت نفس کسب شده»)، بیشتر کمالگرایی منفی از خود نشان میدهند.
A study found that athletes with a respect and love for themselves ("basic self-esteem") exhibit more positive patterns of perfectionism, whereas individuals who have a self-esteem that is dependent on competence aspects ("earning self-esteem") show more negative perfectionism.