چوگان بازی oor Engels

چوگان بازی

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

polo

naamwoord

مثلاً تام از لیک فارست یک دسته اسب چوگان بازی همراه خودش آورده بود.
for instance he'd brought down a string of polo ponies from Lake Forest.

Soortgelyke frases

در مقابل هم روی یخ بازی می کنند و هدف لغزاندن دیسک فلزی یا curling stone به دروازه ی حریف است و بازیکنان چوگان های جاروب مانند در دست دارند)
curling

(بازی گلف) چوگان آهنی 1
iron

(بازی گلف - هنگام زدن چوگان به گوی) زمین را خراشاندن
sclaff

(بازی کریکت) با لبه ی چوگان زدن
snick

(بازی کریکت) توپ را به سوی چوگان دار پرتاب کردن
bowl

(قدیمی - بازی گلف) چوگان چوبی یا فلزی شماره ی یک
cleek

(بازی بیس بال) میانگین چوگان زنی
average

(در بازی croquet) چوگان چوبی (که سرآن چکش مانند است)
mallet

(بیس بال) به جای چوگان زن اصلی بازی کردن
pinch-hit

voorbeelde

داشتي با دانلد ترامپ چوگان بازي مي کردي ؟
Playing polo with Donald Trump, okay?

شاه و ملکه چوگان بازي مي کردند
The King and Queen would play polo.

تو اصلا چوگان بازي ميکردي ؟
You ever played lacrosse?

در مدرسه کاپیتان تیم چوگان بازی بود و دو سال پشت سرهم برندهی جایزهی ژیمناستیک شده بود.
At school she had been captain of the hockey team and had won the gymnastics trophy two years running.

مثلاً تام از لیک فارست یک دسته اسب چوگان بازی همراه خودش آورده بود.
for instance he'd brought down a string of polo ponies from Lake Forest.

تو چوگان بازي را دست ميگيري ، تو توپ دستت ميافته
you got a bat, you got a ball

چوگان بازي تخصصي من بود
Polo was my game.

این دیر درست در یک محل چوگان بازی معروف قرن چهاردهم تا شانزدهم ،
This holy househad been built on the precise site of a famous tennis ground of thefourteenth to the sixteenth century

درباره روانکاوی، چوگان بازی لانگ آ یلند و ظرف چینی مینگ که در ونکوور پیدا کرده بود حرفهای معقولی میزد.
He spokereasonably of psychoanalysis, Long Island polo, and the Ming platterhe had found in Vancouver.

و پس از آن با یک نوع بی قراری، چندی اینجا و چندی آنجا، هر کجا که مردم چوگان بازی میکنند و در هم پولی یکدیگر شاداند، در جریان آب شناور شده بودند.
and then drifted here and there unrestfully wherever people played polo and were rich together.

دیگری در نزدیک شهر چوگان سرپهن بازی میکند.
One has lacrosse on the near side of town.

با او مسابقه دو دادم، و با گوی پر دار و چوگان پهن بازی کردیم.
ran a race with her, and played a game of battledore and shuttlecock.

علت آمدنشان را به شرق نمیدانستم، قبلاً یک سالی را، بدون هیچ گونه دلیل خاص، در فرانسه گذرانده بودند، و پس از آن با یک نوع بی قراری، چندی اینجا و چندی آنجا، هر کجا که مردم چوگان بازی میکنند و در هم پولی یکدیگر شاداند، در جریان آب شناور شده بودند.
Why they came east I don't know. They had spent a year in France, for no particular reason, and then drifted here and there unrestfully wherever people played polo and were rich together.

من ميخوام يه ستاره بازي چوگان بشم.
I'd be a polo star.

وقتی گریس مجبور به بازی چوگان میشود، آلیشا بخاطر روش متفاوت گریس، متوجه جعل هویت میشود.
When Grace has to take part in a game of polo, Alicia discovers the impersonation because of Grace's different riding style.

ما بايستي چمنهاي آدربوري را خط کشي کنيم براي بازي چوگان
we should mark the front lawn at adderbury for pallmall

ما بايستي چمنهاي آدربوري رو خط کشي کنيم براي بازي چوگان
We should mark the front lawn at Adderbury for pall-mall.

يه بليط اضافه براي بازي پولو دارم _ بازي چوگان _
I have an extra ticket to the polo match.

عشق آرژانتینیها به اسبها را میتوان به اشکال مختلف تجربه نمود: سوارکاری در «باشگاه سوارکاری آرژانتین در پالرمو بوئنوس آیرس| پالرمو»، ورزش چوگان در «کمپ آرژانتینی چوگان بازی» (که درست در تقاطع خیابان لبرتادور با پیست سوارکاری" قرار دارد)، و ورزش پاتو، که نوعی بسکتبال بر پشت اسب میباشد که به عنوان بازی ملی این کشور در سال ۱۹۵۳ در آن انجام میشود.
Argentines' love for horses can be experienced in several ways: horse racing at the Hipódromo Argentino de Palermo racetrack, polo in the Campo Argentino de Polo (located just across Libertador Avenue from the Hipódromo), and pato, a kind of basketball played on horseback that was declared the national game in 1953.

به جای آن اگر سرگرمی دوست های شما فعالیتهای فیزیکی بولینگ یا چوگان بازی دوچرخه سواری یا باغبانی باشد فعالیتهای فیزیکی بولینگ یا چوگان بازی دوچرخه سواری یا باغبانی باشد اگر دوستان شما کمی شراب بنوشند ولی نه خیلی زیاد و درست بخورند و مشغول کار باشند و مطمئن و قابل اعتماد باشند این در طول زمان بزرگترین تاثیر را روی زندگی شما خواهد گذاشت
Instead, if your friend's idea of recreation is physical activity, bowling, or playing hockey, biking or gardening, if your friends drink a little, but not too much, and they eat right, and they're engaged, and they're trusting and trustworthy, that is going to have the biggest impact over time.

سلنا برای آماده شدن برای این نقش، بازی چوگان را یادگرفت و دو هفته وقت صرف یادگیری دو لهجهٔ متفاوت انگلیسی کرد.
To prepare for the role, Gomez learned how to play polo and also took two weeks of vocal training to learn two different British accents.

در یکی از گنجههای اتاق دوتا توپ پیدا کردیم. توپها را از میان انبوهی اسباب بازی و عروسکهای کهنه و گوی و چوگان و چیزهای دیگر بیرون آوردیم.
We found two in a cupboard, among a heap of old toys, tops, and hoops, and battledores and shuttlecocks.