گیر زبان oor Engels

گیر زبان

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

impediment

naamwoord

Soortgelyke frases

(زبان شناسی) نقش گیر
tagmeme

(زبان) گیر کردن
stammer

voorbeelde

ما رو اینجا گیر آوردی ، بهمون دستور زبان یاد میدی و بعدش دوباره باید برگردیم اون بیرون
You got us in here, teaching us this grammar shit, and then we got to go out there again.

به مردان جوانی که علاقه و فراغتی برای یادگیری این زبان زنده و عالم گیر داشتند درس میداد
He read with young men who could find any leisure and interest for the study of a living tongue spoken all over the world

برای بوهای این دخمه مخوف شاید در زبان لیتوانیائی بتوان لغتی گیر آورد ولی در انگلیس چنین لغتی وجود ندارد.
For the odors of these ghastly charnel houses there may be words in Lithuanian, but there are none in English.

تفاوت بین زبان آموزان ممکن است چشم گیر باشد.
The difference between learners may be significant.

روی سخن تو با همه است: زبان همگان را به کار گیر.
You are addressing all men: use the language of all men.

بعضیشون گیر پاسبان میفتن و بعضیهاشونم به مردم زبان فرانسه یاد می دن.
Some of them gets on the police, and some of them learns people how to talk French.

وقتی که او با زبان متعهد شده است تا خودش را در کار دیگری در گیر نکند
when he had plighted his word and faith not to involve himself in any

رت او را گیر انداخته بود و دفاع از بی گناهی صدمه دیدهاش، ممکن بود زبان تیز او را بیشتر تحریک کند.
Rhett had her there and any protest of injured innocence would only bring more barbed remarks from him.

اما این وال گیر فقیر هر چند همواره بر آن پای بریده استاده هرگز نطقی درباره آن بریدگی بر زبان نمیآورد بلکه با چشمان فرو افکنده با حال حسرت ایستاده یا بریدگی خود را نظاره میکند.
But, though for ever mounted on that stump, never a stump speech does the poor whaleman make; but, with downcast eyes, stands ruefully contemplating his own amputation.

بازبینی طراحی اغلب بیشترین بخش وقت گیر از فرایند طراحی میباشد که با توجه به قطع ارتباط بین خصوصیات عملکردی دستگاه، تفسیر دستگاه از خصوصیات، و عدم دقت از زبان HDLاست.
Design verification is often the most time-consuming portion of the design process, due to the disconnect between a device's functional specification, the designer's interpretation of the specification, and the imprecision of the HDL language.

با این حال سرمایهگذاریهای اروپا در آمریکا تا دهه ۱۹۷۰ حتی بیشتر از سرمایهگذاریهای آمریکا در این قاره افزایش پیدا کرد؛ و همانطور که گیر لاندستاد اشاره کرد، دیگر کسی در اروپا حرفی از خورده شدن اروپا به وسیله آمریکا بر زبان نمیآورد.
However, by the 1970s European investments in the U.S. increased even more rapidly than vice versa, and Geir Lundestad finds there was less talk of the Americans buying Europe.

در سال 2010، محمد جواد لاریجانی، رئیس شورای حقوق بشر قوه قضائیه، یک نهاد حقوق بشری تحت فرمان دولت، در ارتباط با پرونده ستوده گفت که «او در گیر یک سری عملیات زننده» علیه دولت بوده است، که اشاره به مصاحبه های متعدد ستوده با رسانه های فارسی زبان خارجی داشت که در آن ها وی از موکلین خود دفاع کرده بود.
In 2010, Mohammad Javad Larijani, the head of the Human Rights Council of the Judiciary, Iran’s state-controlled human rights body, said in relation to Sotoudeh’s case that she had been engaged “in a very nasty campaign” against the government, referring to several interviews with her by foreign Persian-language media outlets in which she defended her clients.

متن اولیه نامه را این جور به زبان آورد: اومرگریبل ، بفرستید به دفترش، میس گاون، نامه بیستم شما واصل کد و در پاسخ حرفم این است که ببیند گری بل، من به شدت نگرانم که اگر باز هم دودلی به خرج دهیم طبعا معامله آلن از دستمان خواهد رفت، من پریروز آلن را رو در ور گیر آوردم و صاف و ساده موضوع معامله را با او در میان گذاشتم و فکر میکنم که بتوانم به تو اطمینان بدهم
This was his own version of his first letter: Omar Gribble, send it to his office, Miss McGoun, yours of twentieth tohand and in reply would say look here, Gribble, I'm awfully afraid ifwe go on shilly shallying like this we'll just naturally lose the Allensale, I had Allen up on carpet day before yesterday and got right downto cases and think I can assure you