gallbladder oor Persies

gallbladder

naamwoord

Alternative spelling of gall bladder.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

کیسه صفرا

naamwoord

organ in humans and other vertebrates

a majority of gallbladder surgeries
تعداد زیادی از عمل های کیسه صفرا از طریق

زهره دان

Pear-shaped organ that stores bile, releasing it when the body needs it for digestion.

زردابدان

(کالبدشناسی) کیسه ی صفرا

Soortgelyke frases

gallbladder attack
سنگ کیسه صفرا

voorbeelde

An enormous gallbladder, perhaps Or a charred, gigantic spleen.
شاید مثانهای بسیار بزرگ و زخمی یا طحالی کباب شده.

We'd like to remove Alice's gallbladder and analyze the stones.
ميخوايم کيسه صفراي آليس رو در بياريم و سنگها رو بررسي کنيم

He could not find the gallbladder.
من قفسه سينه ي بزرگي دارم و اون جراح نميتونست کيسه صفرام رو پيدا کنه

Gallbladder burst.
کيسه صفرا ترکيد.

The gallbladder isn't essential to...
... کيسه صفرا از اعضاي حياتي نيست

I thought he just had a gallbladder infection.
فکر کردم اون فقط عفونت کيسه صفرا داره.

Oh, and the gallbladder.
اوه ، کيسه صفرا هم بيرون اومد

A gallbladder is generally present during fetal life, but it may disappear before birth.
کیسهٔ صفرا در طول زندگی جنینی وجود دارد اما ممکن است قبل از تولد ناپدید شود.

A portion of the hepatic diverticulum (that region closest to the digestive tube) continues to function as the drainage duct of the liver, and a branch from this duct produces the gallbladder.
بخشی از دایورتیکولوم کبدی (که این منطقه نزدیک لوله گوارش است) در ادامه به عنوان مجرای زهکشی جگر عمل میکند، و شاخهای از این مجرا کیسه صفرا را ایجاد میکند.

Tongue, liver, gallbladder, and four ribs.
زبان ، کبد ، کيسه صفرا و چهارتا دنده

this gentleman is suffering from an inflamed gallbladder
کيسه صفراي اين اقاي محترم در شرف پاره شدنه

He died before the twins were born'on the operating table, while his gallbladder was being removed.
او پیش از تولد دوقلوها روی تخت عمل در حالی که کیست مثانهاش برداشته میشد مرد.

Laparoscopy was used in the diagnosis of liver and gallbladder disease by Heinz Kalk in the 1930s.
لاپاروسکوپی در تشخیص بیماری کبد و کیسه صفرا توسط هاینز کالک در دهه 1930 مورد استفاده قرار گرفت.

if we remove mr bober's gallbladder, it should relieve the abdominal pain
اگه بتونيم کيسه صفراي اقاي بابر رو دربياريم شايد بتونيم از دردهاي شکميش, خلاصش کنيم

I'd like to say, to Sawyer... our little gallbladder, if anybody in this family's gonna win " The Voice, "
رو ببره " The Voice " اگه کسی از خانواده ی ما قراره مسابقه ی

I want Demon Gallbladder Wine!
من شراب کيسه ي صفراي شيطان ميخوام!