precipitation oor Persies

precipitation

/prɪˌsɪpɪˈteɪʃn/, /prɪ.sɪ.pɪˈteɪ.ʃən/ naamwoord

A hurried headlong fall.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

عجله

naamwoord

Sikes dismounted with great precipitation, holding Oliver by the hand all the while;
سایکس که آنی دست اولیور را رها نمیکرد با عجله پائین پرید

بارش

naamwoord

If you think about Antarctica, it's technically a desert, it gets so little precipitation.
اگر قارهی جنوبگان را در نظر بیارید، در واقع یک بیابانست، بارش بسیار کمی دریافت میکند.

شتاب

With Asa then she retired quite precipitately to a small room back of the mission hall.
آنگاه مادر و آ زا با شتاب تمام به پستوی چسبیده به پشت سالن دارالتبلیغ رفتند.

بارندگی · تعجیل · سقوط · آبهواشناسي · رسوب · میزان بارش · تهنشینی · سرنگونی · ریزش · زوال · افتادن · (برف و باران و غیره) بارندگی · (شیمی) ته نشست · بارش مايع · روز بارش · رژیم بارش · شتاب زدگی · شدت بارش · مقدار بارش

Soortgelyke frases

precipitateness
بی ملاحظگی · دست پاچگی · شتاب زدگی

precipitation deficit
کمبود بارش

acid precipitation
باران اسيدي · بارش اسيدي · تنکمه اسيدي · رسوب اسید · مه اسيدي · مهدود

amount of precipitation
آبهواشناسي · بارش · بارش مايع · روز بارش · رژیم بارش · شدت بارش · مقدار بارش

electrostatic precipitator
فیلتر الکترواستاتیک

precipitation day
آبهواشناسي · بارش · بارش مايع · روز بارش · رژیم بارش · شدت بارش · مقدار بارش

gel precipitation tests
آزمونهاي انتشار ژل · آزمونهاي ايمونوديفيوژن · آزمونهاي رسوب ژل · آزمونهای انتشار ایمنی

precipitate
(باران و برف و ژاله و غیره) باریدن · (بخاربه برف یا باران و غیره) تبدیل شدن · (شیمی) ته نشست · (شیمی) ته نشست کردن یا شدن · (چیز ناخوشایند را) تسریع کردن · افتان · انداختن · باعجله · بسیار عجول · جدا کردن · جلو انداختن · خیلی سریع · در حال سرنگونی · رسوب · رسوب کردن · رسوب گرفتن · رسوباندن · سرازیر · سرزده · سرنگون کردن · شتاب آمیز · شتاباندن · شتابزده · عجولانه · غیر منتظره · فرو افکندن · لجوجانه · ماده ی رسوبی · ناگهانی · نسنجیده · هنگار کردن · پرت کردن · پرتگاه مانند

voorbeelde

Dodoma averages 570 mm of precipitation per year, the bulk of which occurs during its wet season between November and April.
دودوما بهطور متوسط ۵۷۰ میلیمتر بارش در سال است، که بیشتر آنها در بین ماههای نوامبر تا آوریل رخ میدهد.

choked, hid her face in her napkin, and left the table precipitately.
ولی هنوز قاشق را به دهانش نبرده بود که ناگهان صورتش را توی دستمال سفرهای پنهان کرد و بدون هیچ ملاحظهای با عجله میز را ترک کرد.

at which Mr. Brooke suddenly remembered that Mr. March needed rest, and seizing Laurie, he precipitately retired.
اصلاً آنطور که با عجله از توی آشپزخانه داشت به اتاق نشیمن شیرجه میرفت، یادش رفته بود که باید بوقلمون را روی میز بگذارد.

and at last, below our feet, we saw a something blacker in the precipitous blackness of the valley, and at its other end a speck of flickering light.
کمی دورتر، زیر پایمان چیز سیاهی در تاریکی دره دیدهمیشد و در انتهای دیگرش نور چرای سوسو میزد.

one does not precipitate himself into the tragic ;
هیچ کس دنبال این چیزها خودش را توی مصیبت نمیاندازد؛

After a thorough investigation that lasted three years and included more than fifty tests, Müller determined the specific gravity of the mineral and noted that when heated, the new metal gives off a white smoke with a radish-like odor; that it imparts a red color to sulfuric acid; and that when this solution is diluted with water, it has a black precipitate.
پس از بررسیهای کامل که سه سال طول کشید و بیش از ۵۰ آزمایش انجام گرفت، مولر چگالی نسبی ماده معدنی را مشخص کرد و اشاره کرد که هنگام گرم کردن فلز جدید از آن دود سفیدی بلند میشود که بویی شبیه-تربچه دارد، و رنگ قرمزی فلز نشان داشتن سولفوریک اسید است، و هنگام رقیق شدن با آب رسوب سیاه میدهد.

In the Trojan War cycle of myth, the wedding of Thetis and the Greek hero Peleus is one of the precipitating events in the war which also led to the birth of their child Achilles.
در سری افسانههای مربوط به جنگ تروا، عروسی ثتیس و پهلوان یونانی پلئوس یکی از حوادثی است که با دستپاچگی در زمان جنگ اتفاق افتاده که منجر به تولد فرزند آنها آشیل شد.

During her entire stay there, he had lived that life of ecstasy which suspends material perceptions and precipitates the whole soul on a single point.
در همه مدتی که آنجا بود، ماریوس با آن حیات سرشار از کیف زیسته بود، که ادراکات مادی را معلق میدارد و همه جان آدمی را بر نقطه واحدی میافکند.

events succeeded each other with precipitation;
حوادث هجوم آور شدند،

the stream, a big and solid barrier five feet high, just before the pavilion, a dry ditch, a ditch full of water, a precipitous slope, an Irish barricade one of the most difficult obstacles, consisting of a mound fenced with brushwood, beyond which was a ditch out of sight for the horses
حوضچه؛ مانعی به ارتفاع تقریباً پنج پا درست روب هروی جایگاه؛ یک سربالایی؛ یک پشتهی ایرلندی که از مشکلترین موانع بود شامل یک خاکریز که بوتههایی در بالای آن قرار داشت و گودالی در آن سوی خاکریز که اسب قادر به دیدنش نبود،

Since then, the industry has removed this problem by the use of lime scrubbers and electro-static precipitators on smokestacks.
از آن زمان، صنعت این مشکل با استفاده از ساییدن آهکی و رسوب الکترواستاتیک در دودکش حذف کردهاست.

But perhaps I've been too precipitate in my wooing.
ولی شاید کمی عجله کردم.

His forces then spread north to capture all but the capital cities of the Crusader States, precipitating the Third Crusade.
پس از آن نیروهای او به سمت شمال گسترش یافتند تا همهٔ ایالتهای صلیبی را تسخیر کنند، اما پایتختهای دیگر ایالتهای صلیبی، موجب شتاب بیشتر آغاز جنگ صلیبی سوم شدند.

The failure of IndyMac Bank on July 11, 2008, was the fourth largest bank failure in United States history up until the crisis precipitated even larger failures, and the second largest failure of a regulated thrift.
شکست بانک IndyMac در ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۸، چهارمین شکست بانکی بزرگ در تاریخ آمریکا تا زمانی میباشد که بحران باعث شکستهای بزرگتر نیز شد، و همچنین دومین شکست بزرگ یک صرفهجویی تنظیم شده.

There Allenby and Dawnay told me the British were marched and fought nearly to a standstill, in the ledged and precipitous hills, shell torn and bullet spattered, amid which they wrestled with the Turks along a line from Ramleh to Jerusalem.
در آنجا آلن بای و داونی به من گفتند که ارتش انگلیس در کوههای مرتفع و پربرف تا آنجا که میتوانستند جنگیدند و در حالی که عدهای زخمی و مجروح شده بودند از رام اللّه تا اورشلیم با ترکهامقابله کردند.

Still he went on, for his mind was as utterly narrowed into that precipitous crevice of play as if he had been the most ignorant lounger there.
با این همه همچنان به بازی و شرطبندی ادامه میداد، چه همهی ذهناش را به روی پرتگاه سراشیب بازی متمرکز کرده بود، تو گویی با مشتریان همیشگی و نادان این محل تفاوتی نداشت.

Most modern weather radars use the pulse-Doppler technique to examine the motion of precipitation, but it is only a part of the processing of their data.
اغلب رادارهای مدرن هواشناسی برای بررسی حرکت بارش از تکنیک پالس-داپلر استفاده میکنند، ولی این تنها قسمتی از پردازش دادههای آنها است.

Difference between potential evapotranspiration and precipitation
تفاوت بین پتانسیل تبخیر و تعریق و بارش

The track became a bad goat path, zigzagging up a hill side too precipitous
این مسیر، جادهای باریک و پرپیچ و خم بود که از دامنه کوه عبور میکرد و خیلی لعزنده بود؛

precipitated or prevented digestion;
اشتهای ما را بر میانگیزد یا آن را فرو مینشاند.

at which Mr. Brooke suddenly remembered that Mr. March needed rest, and seizing Laurie, he precipitately retired.
و تازه در این موقع بود که آقای بروک به خاطر آورد که آقای مارچ بیچاره نباید آن قدر سرپا بایستد و احتیاج به استراحت دارد.

Now, the fourth one is the most ominous, and that is that their numbers decline precipitously, precipitously, tenfold, fiftyfold, as you age.
الان، نوبت چهارمی است که از همه شومتر است، و این هست که تعدادشان ناگهان کاهش میابد، با بالا رفتن ۱۰ برابر تا ۵۰ برابر کم میشود.

Monseigneur, he precipitated himself over the hill side, head first, as a person plunges into the river.
عالی جناب، خود را مثل کسی که توی رودخانه شیرجه برود، بی پروا از تپه به زیر انداخت.

As a part of Japan's contributions to GEOSS (Global Earth Observation System of Systems), GCOM will be continued for 10 to 15 years with observation and utilization of global geophysical data such as precipitation, snow, water vapor, aerosol, for climate change prediction, water management, and food security.
به عنوان بخشی از کمکهای ژاپن به سامانه جهانی سیستمهای مشاهده زمین(، GCOM برای مدت ۱۰ تا ۱۵ سال با روش مشاهده و استفاده از دادههای ژئوفیزیک جهانی مانند بارش، برف، بخاری آب، آئروسل، پیشبینی تغییرات آب و هوایی، مدیریت آب، و امنیت غذایی است.

L'Age d'Or was publicly proclaimed by Dalí as a deliberate attack on Catholicism, and this precipitated a much larger scandal than Un Chien Andalou.
دالی فیلم دوران طلایی را به عنوان حملهای عمدی به کاتولیسیزم (Catholicism) طور علنی تحسین کرد و این باعث شد رسوایی بزرگتری نسبت به فیلم سگ اندلسی به بار آید.