siamese twins oor Persies

siamese twins

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

دوقلوی به هم چسبیده

دوقلوی پیوسته

Siamese twins

naamwoord

Plural form of Siamese twin.

voorbeelde

Like Siamese twins.
مثل دوقلوهاي سيامِسه.

you know, siamese twins
ميدوني ، دوقلوهاي سيامسه

what siamese twins
کدوم دوقلوهاي سيامسه

and then twins siamese twins siam
و سپس ميتابد دو قلوهاي به هم چسبيده دو قلوها

acting together as if they were Siamese twins
و چنان با همدیگر عمل میکردند که یادآور دوقلوهای سی امی بود

the siamese twins
دوقلوهاي سيامسه

And Denzel pops out the most beautiful little Siamese twins.
بعد یه دوقلوی بهم چسبیده از لای پای دنزل بیرون میاد

I told you siamese cats, not siamese twins.
من بتو گفتم گربه هاي سيامي ، نه دوقلوهاي سيامي

As though they were a rare breed of Siamese twins, physically separate
انگار نوع نادری از دوقلوهای سی امی بودند با بدنهای جدا از هم،

I get the medical award for separating the Siamese twins.
من جايزه پزشکي رو براي جدا کردن دو قلوهاي به هم چسبيده ميگيرم

like siamese twins
مثل دوقلوهاي سيامسه

nymphomaniac siamese twins
زن حشري اهل تايلند

This is similar to what you might see in humans, in Siamese twins, and I know this sounds a bit creepy.
این شبیه به آن چیزی است که شاید درانسانها ببینید،دردوقلوهای به هم چسبیده، و من میدانم که این، کمی غیرعادی به نظر می آید.