(از رتبه و مقام ارشد) سرشناس ترین oor Engels

(از رتبه و مقام ارشد) سرشناس ترین

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

foremost

adjective adverb

voorbeelde

او احتمالا یکی از سرشناس ترین کارآفرین های اجتماعی در سطح آموزش در دنیاست.
He's probably the most remarkable social entrepreneur in education in the world.

از سال 1849 خیاطهای کینگزمن لباسِ سرشناس ترین افراد جهان رو تأمین میکردن
Since 1849... Kingsman tailors have clothed the world's most powerful individuals.

چون اين برنامهِ " سرشناس ترين چهره ها در ليست ( آ ) " ست
Because das ist A-List Celebrity Max Out.

ایشان یکی از سرشناس ترین چهره های آمریکا هستند.‏
she has one of the most recognizable faces in america

این برای سرشناس ترین کاراگاه جنایی انگلستان چه مفهومی داره ؟
What does that tell the foremost criminal investigator in England?

در تالار مشاهیرِ فوتبال دانشگاهی بیوگرافی او با عنوان "بی شک سرشناس ترین مربی فوتبال آمریکایی" نوشته شدهاست.
His biography at the College Football Hall of Fame identifies him as "without question, American football's most-renowned coach".

بسیاری از سرشناس ترین افراد دستگیر شده سه هفته است که بدون تماس با دنیای بیرون و بدون امکان دسترسی به وکیل و خانواده خود نگهداشته شده اند. این نگرانی بوجود آمده است که این افراد احتمالا برای اعترافهای کاذب تحت آزار و فشار قرار دارند.
Most of the best-known detainees have now been held incommunicado for up to three weeks without access to lawyers or family members, raising serious concerns about the probability of mistreatment and pressure to make false confessions.