(بیشتر در دامن و پیراهن زنانه) چین دو طرفه
box pleat
(اسکاتلند) پیراهن oor Engels
(اسکاتلند) پیراهن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
sark
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
بعلاوه ي يک پيراهن خواب. و يک شورت بوکسوري
INVESTMENTS IN IMMOVABLE PROPERTY, RENTING OF BUILDINGS AND ASSOCIATED COSTSTEP TEP
اين پيراهن شما هستش
We can finish the questioning downstairsOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
پس دکستر ورنيکا را کشته يک پيراهن تنش کرده
First of all, you look nothing like the DevilTEP TEP
ایلینیچنا نان شیرمال تازه در پیراهن نا تالیا فروکرد و آهسته گفت:
And if we are all doing it, maybe we are all stimulated to do so by the vestiges of some ancient biological promptingMIZAN MIZAN
پيراهن خوبيه
Next you' il be packing his lunch for himOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
مارگارت پیراهن منزل زیبایی به تن داشت.
Brother said he' s going to the castle... to commit hara- kiriMIZAN MIZAN
بعد فکر کرد یک پیراهن تمیز چیز خوبی است
Behind it is a failed amusement parkMIZAN MIZAN
من که معتقدم پیراهن خیلی قشنگ نازیه.
We throw away #, # computers every dayMIZAN MIZAN
هنوز پيراهن ام رو دارم بانوي من.
I' m leaving tonightOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
در تابلوی نقاشی پیراهن بدون یقه آهاری و بند شلوار سبز رنگ راه راه را به تن نداشت،
I had nothing to do with thatMIZAN MIZAN
شاهزاده آندره با خود میگفت: اما شاید این پیراهن من است که روی میز قرار دارد.
It' s before six.I' ve gotta goMIZAN MIZAN
این کار ۱۴ ساعت برای من طول کشید و ۲۲۷ چشم مصنوعی تا این پیراهن را درست کنم.
i'm not beating these men to scare youted2019 ted2019
پیراهن نیم تنهاش را بیرون آورد و پوست گردنش به سفیدی شیر آشکار شد.
its production takes place in this geographical areaMIZAN MIZAN
اگر پیراهن دیگری داشت که بسیار نامناسبتر از این بود، لحظهای در پوشیدنش درنگ نمیکرد.
Or did I do wrong?MIZAN MIZAN
فردا برای پیراهن تو چیزی خواهم خرید، و برای این مادموازل بل انش، فکر میکنم.
The term man-made staple fibres is used in the list to refer to synthetic or artificial filament tow, staple fibres or waste, of headings # toMIZAN MIZAN
خداي من ، پيراهن دويست دلاريم
I woke up this morning, there was a mouse on my pillowTEP TEP
دویست زن درزی را اجیر کردند تا برای من پیراهن و ملافه و رومیزی بدوزند
PHARMACEUTICAL FORMMIZAN MIZAN
بيشتر از نگاه کردن به اون پيراهن تنت نيست
To help regulate this complex and growing sector of the economy, the Canadian government has set up a public tribunal known as the Copyright Board.TEP TEP
وقتی پی برد که او پیراهن برادرش، آئورلیانو سگوندو، را پوشیده است، به شدت عصبانی شد
It' d be so much easier if you' d be honest with meMIZAN MIZAN
اگه یه پیراهن روی تی شرتت نپوشی به درد هیچی نمی خوری
the procedures under which the programme is to be monitoredOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
او یکتا پیراهن در محلی که میزان الحراره تقریبا سی و هشت درجه را نشان میداد کار میکرد.
Gangbangers don' t have regular commutesMIZAN MIZAN
اين پيراهن مالِ کيه؟-مالِ منه
Three o' clock?TEP TEP
پيراهن دو هزار دلاري ، ضمنا
Tomorrow only comes to those who make it through todayOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
وی یک پیراهن دهقانی که ظاهراً از آنِ خودش نبود به تن داشت،
Abstract became concreteMIZAN MIZAN
برات کت و شلوار و پيراهن و کراوات نو تهيه کردم
That horse is truly locoOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
1302 sinne gevind in 6 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.