(در بانک ها و شرکت ها وغیره) تحویل دار oor Engels

(در بانک ها و شرکت ها وغیره) تحویل دار

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

cashier

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
اينجا يه قسمت با دو تا تحويل دار هست
All right, let' s goOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
تحويل دار به " هواپيمائي سوئيس " ميگه هنوز سوار نشدن
Pai Mei taught you the Five- Point- Palm Exploding-Heart Technique?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
دیروز تمام اموال آنها به من تحویل و ثبت دفتر دار الاعانه گردید.
Keep your dirty hands off of me!MIZAN MIZAN
پودولوسکی میبرد و همهٔ پولها را تحویل میگیرد بانک دار میگوید: صبر کن آنگاه کشو میز خود را بازمیکند و یک میلیون روبل به او میدهد
How' s your head, my little piroshki?MIZAN MIZAN
از این رو باز یکی از همان جوابهای نیش دار خود را تحویل داد .
Powerless to stop the inevitableMIZAN MIZAN
من ترا تحویل دادگاه خواهم داد و ترا به دار خواهند آویخت.
To the Mountain of FireMIZAN MIZAN
بسیاری از آگهیهای عنوان دار توسط یک سرویس دهنده آگهی مرکزی تحویل داده میشود.
Why, of course, dearWikiMatrix WikiMatrix
او این کشف را در اواخر سال ۱۷۴۵ به گروهی از دانشمندان برلین تحویل داد و این اخبار به صورت لکه دار به دانشگاه لیدن برگردانده شد که بیشتر مورد بررسی قرار گرفت.
He was right.I can' t explain it, but I sleep through the night now for the first time since the war. Stay hopefulWikiMatrix WikiMatrix
ولی در یک روز توفانی، بزرگترین توفانی که به یاد دار ین، در حالی که بارون سختی میبارید، همه رو از شهر بیرون کرد و به طرف جنگلهای نزدیک راتاندردی حرکت داد و به ژنرال هود پیغام فرستاد که بیا و تحویل بگیر.
Dorothy was cool.Her shoes were retroMIZAN MIZAN
9 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.