GlosbeGlosbe
logoGlosbe

(در مورد فیل و کرگدن و نهنگ و غیره) بچه زاییدن oor Engels

(در مورد فیل و کرگدن و نهنگ و غیره) بچه زاییدن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

calve

werkwoord
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

(گوسفند و بز) بچه زاییدن
yean
بچه گربه زاییدن
kitten
(بز و آهو) بچه زاییدن
kid
(آهو) بچه زاییدن
fawn
(مردم باور اروپایی : پری دریایی که فقط از راه ازدواج با انسان و زاییدن بچه ی او صاحب روح می شود) آندین
undine
(حیوانات اهلی) بچه زاییدن 0
throw

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
اون زنها ، بچه زاييدن
And he told Richard about it alsoTEP TEP
ماما بچه زاییدن را خیلی دوست دارد.
What' s going on?MIZAN MIZAN
۳۷سالشه. ۸ساله که هیچ نوع ماراتونی نبرده، ۳۷سالشه. ۸ساله که هیچ نوع ماراتونی نبرده، و ۶ماه پیش سر زاییدن بچه تا حد مرگ پیشرفت. و ۶ماه پیش سر زاییدن بچه تا حد مرگ پیشرفت.
Hoggle, can it be that you' re helping this girl?ted2019 ted2019
این جلوی همسرتان را می گیرد برای زاییدن بچه های لوس و نُنُر
Did you draw that, John?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
مجرایی جلوتر از آن وجود دارد که به زاییدن بچه مربوط میشود.
A gas sample shall be analysed with the usual equipment (sampling bag or integrating method), and the mass of the gas calculatedMIZAN MIZAN
آنها گفتند منظورشان توانایی زنان برای زاییدن بچه است.
I am not dead yetted2019 ted2019
زنم رفته واسه زاييدن بچه.
I guess there' s a few exceptionsOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
7 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.
Die gewildste navraaglys: 1-200, ~1k, ~2k, ~3k, ~4k, ~5k, ~10k, ~20k, ~50k, ~100k, ~200k, ~500k