(در یخ گیر کرده) یخ گرفته oor Engels

(در یخ گیر کرده) یخ گرفته

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

icebound

adjektief

voorbeelde

احتمالا تحت تاثير محلوله ضد يخ قرار گرفته که يعني وضعيتش ممکنه بخاطر مسموميت با الکل گيلول باشه
He may have injected antifreeze, which means possible glycol poisoning.

و در زیر آن نیز سنگی وجود ندارد، بلکه گونه ای از یخ تحت فشار قرار گرفته است، چیزی شبیه یخ [نوعِ] 9.
And under that wouldn't be rock, but a form of high-pressure ice, like ice IX.

پوششی از یخ استوار گردشان را گرفته بود،
They were coated solidly with ice,

زمان زيادي مي گرفته تا يخ جسد آب بشه
It takes a long time for a frozen body to thaw.

باشه ، تو دنبال يه قاتل پير با يخ خرد کني که بوثو گرفته
All right, you're after a crazy, old, ice-pick hit man who has Booth.

زیرا که دست یخ کرده والانتین را در دست گرفته
he had grasped the hand of Valentine

یک گرگ عقب ایستاده بود، موی پُر پشت یخ زدهای اطراف یالش را گرفته بود، من را در برفها نگاه میکرد ومیلرزید.
One wolf stood back, ice decked ruff bristling all along his neck, quivering as he watched me in the snow.

تنها لحظات شادیبخش زندگیاش همان بعدازظهر خیلی دور بود که پدرش دست وی را گرفته و برای دیدن قالب یخ برده بود،
His only happy moments, since that remote afternoon when his father had taken him to see ice

و اما در مورد کویکوئگ میان ایشان نشسته بود و ازقضا بالای میز هم قرار گرفته بود و مثل پاره یخ سرد بود.
But as for Queequeg why, Queequeg sat there among them at the head of the table, too, it so chanced; as cool as an icicle.

پوششی از یخ استوار گردشان را گرفته بود، و فرانسوا و پرو آن دو را واداشتند که نزدیک آتش دور آن بدوند تا عرق بریزند و یخها آب شود. و آن قدر نزدیک آتش دویدند که لهیب آتش چند جایشان را کز داد.
They were coated solidly with ice, and the two men kept them on the run around the fire, sweating and thawing, so close that they were singed by the flames.

او به قدری با آنها گرم گرفته بود که از شنیدن چنین اظهارنظر یخ و رس دی خشکم زد.
He had been so hearty with him, and with them all, that I felt a shock in this unexpected and cold reply.

دو نقطهٔ روشن متمایزی (یا سپیدایی بالا) که داخل یک دهانه (متفاوت با نقاط روشنی که قبلاً در تصاویر گرفته شده با تلسکوپ هابل وجود داشت) در تصاویر گرفته شده در ۱۹ فوریه ۲۰۱۵ دیده شد، موجب شد منشأ آنها یخ فشانها یا فوران آب در نظر گرفته شود.
Two distinct bright spots (or high-albedo features) inside a crater (different from the bright spots observed in earlier Hubble images) were seen in a 19 February 2015 image, leading to speculation about a possible cryovolcanic origin or outgassing.

زمانی که شوهرش دست او و برادر بزرگاش خوزه آرکادیو که اولین فرزندشان بود و بعدها به همراه کولیها رفت، را گرفته بود و جهت دیدن یخ در سیرک کولیها برده بود.
confusion that she thought little Aureliano was her son the colonel during the time he was taken to see ice, and that the Jos' Arcadio who was at that time in the seminary was her firstborn who had gone off with the gypsies.

زیرا عیناً شبیه به خود سرهنگ آئورلیانو بوئندیا بود، در همان سن و سالی که پدرش برای اولین بار دست او را گرفته و برای تماشای قالب یخ به چادر کولیها برده بود.
he looked exactly like the colonel at the time he was taken to see ice for the first time.

در غوغای هیاهو، نجوا، خنده و مضحکهای که در اتاق کناری جریان داشت اسکار لت حس کرد پشتش یخ کرده و لرزشی خفیف تمام وجودش را فرا گرفته است.
As the whisperings merged together violently, questioning, interrupting, Scarlett felt herself go cold with fear and humiliation.

اما ما آماده ی دریافت فیلم ها و عکس های گرفته شده از سراسر جهان هستیم، مانند این منظرهی زیر یخ از قطب جنوب.
But we're already starting to get video and photos back from all over the world, including this shot from under the ice in Antarctica.

همچنین سطح قطبها و گرینلند به عنوان خاک در نظر گرفته میشود هرچند که سنگ بستر آنها که یخ بر روی آن تکیه کردهاست زیر سطح دریا جای دارد.
The ice shields of Antarctica and Greenland are counted as land, even though much of the rock that supports them lies below sea level.

همچون جریان ناهموار یخچالهای طبیعی که در آن یخ تراشه استخوانی، گلبرگ آبی ای، درختان بلوطی را در خود گرفته و آنها را غلتان با خود میبرد.
as in the rough stream of a glacier the ice holds a splinter of bone, a blue petal, some oak trees, and rolls them on.

شدیدترین یخگیری ثبت شده در زمینشناسی، در دوره کریوژنین رخ داده است به طوری که صفحههای یخ به استوا نیز رسیدهاند و ممکن است زمین گوی برفی شکل گرفته باشد.
The most severe glaciation known in the geologic record occurred during the Cryogenian, when ice sheets reached the equator and formed a possible "Snowball Earth".

در میان تشنجات مـختلفی که گلوی او را گرفته بود پوزه مات و یخ کردهاش را از هم گشود و بانگی بلند و حزین از دل شکسته برآورد. این بانگ از انزوا و وحشت او، از رنج هـجران مادرش، از درد و اندوه و فلاکتها و بدبختیهای گذشته و هم چین از بیم و تشویش خطرهای ابندهاش حکایت میکرد.
His throat was afflicted by rigid spasms, his mouth opened, and in a heart broken cry bubbled up his loneliness and fear, his grief for Kiche, all his past sorrows and miseries as well as his apprehension of sufferings and dangers to come.

نام «سرگردان، و نیز ناهمگون»، از مفهوم واژهٔ لاتین (errare؛ سرگردان شدن) گرفته شده، و اشاره به انتقال و جابجایی آنها توسط یخِ یخچالهای طبیعی دارد؛ که این جابجایی اغلب با پیمودن بیش از صدها کیلومتر فاصله انجام میشود.
"Erratics" take their name from the Latin word errare (to wander), and are carried by glacial ice, often over distances of hundreds of kilometres.

و سردی منجمد کننده آن بنای باز و بیسر پناه که با پای یخ زده و انگشتان را حس افتاده و سنگین در آن مینشست و اطرافش را بوی بیمار گونه مرهم گرفته بود.
he sat with his feet like ice, his fingers numb and heavy, and all around was the sickly odour of pomatum.

تصمیم گرفته بود. با این تصمیم قسمتی از ترس بزرگش فرو ریخت، فقط احساس یخبستهای در سینه داشت، گویی امید و ترس هر دو، یخ زده بودند.
With the decision, some of her fear fell away and there remained only a congealed feeling in her breast, as if all hope and fear had frozen.

مطالعات انجام گرفته از سپتامبر ۲۰۱۵ در مورد بازتاب پذیری پیشنهاد میکند که احتمال نمک بودن این نقاط بیش از یخ است و یادآوری میکند که نمک تازه از فضای داخلی سرس به بیرون وارد میشود.
Reflectivity studies from September 2015 suggest that the spots are probably salts rather than ice, implying that Ceres's interior is somehow delivering fresh salt to the surface.

تف کنان و یخ زده از جا بر میخیزم و لباس برگیام خیس شده و دارد فرو میریزد و آب جلوی شنیدن صداها و دیدن صحنهی غار را گرفته.
Come up spluttering and cold, my leaf suit soaked through and disintegrating, the water cutting out the sounds and sights of the cave.