(رنگ خاکستری یا زرد مایل به قهوه ای که راه راه یا دارای لکه های پر رنگ باشد مانند برخی گربه ها) ابرش oor Engels
(رنگ خاکستری یا زرد مایل به قهوه ای که راه راه یا دارای لکه های پر رنگ باشد مانند برخی گربه ها) ابرش
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
brindle
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
اسب ابرش دستور داد که من نزد او بایستم
For the measures listed above, Section # clarifies that the incentive effect is presumed to be present if the condition mentioned above in (ii) is fulfilledMIZAN MIZAN
اسب ابرش سم دست راستش را دور کلاه من کشید
For the rest, as you know, the Treaty of Nice, which has already taken effect, makes provision for the codecision procedure to apply to a number of issues and the Council will be applying these new rules to the letter.MIZAN MIZAN
اسب ابرش آن لفظ را دو بار تکرار کرد.
McMurphy, what' re you trying to do?Get my ass really fired?MIZAN MIZAN
اما اسب نخستین که ابرش بود
I' m nothacking, momMIZAN MIZAN
روز سوم دستور داد تا اسب ابرش را به درشکهٔ یک نفره ببندند.
If at the end of that period no reply to the complaint has been received, this shall be deemed to constitute an implied decision rejecting it, against which an appeal may be lodged under paragraphMIZAN MIZAN
زیرا اسب ابرش نزدیک من آمد
You make good things and why you Do not pay?MIZAN MIZAN
اسب ابرش بیدرنگ من آمد
Ask your doctor or pharmacist for advice before taking any medicineMIZAN MIZAN
اسب ابرش با اشاره به من فهماند که باید پیش بیفتم و بروم .
This place smells like shitMIZAN MIZAN
اسب ابرش از دیدن آن سرگیجه گرفته بود
We may run into each other again somedayMIZAN MIZAN
چون به آنجا رسیدیم نخست اسب ابرش وارد اطاق شد و به من اشاره کرد که همان جا منتظر بمانم.
Sounds like someone banging a pipe!MIZAN MIZAN
او مرا متوجه کرد که در میان هویهنمها اسبهای سفید و کرند و کبود دارای همان شکل و اندامی نیستند که اسبهای کهر و ابرش و سیاه دارند
You guys are so weirdMIZAN MIZAN
11 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.