(بیماری) همه گیر (در برابر: بوم گیر epidemical( )endemic هم می گویند)
epidemic
(زیست بوم شناسی - گونه ای از گیاه که در ناحیه ی گسترده ای به وفور یافت می شود) بوم گیر oor Engels
(زیست بوم شناسی - گونه ای از گیاه که در ناحیه ی گسترده ای به وفور یافت می شود) بوم گیر
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
formation
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
ما روي پشت بوم گير کرديم نميتونيم بيايم پايين
There' s probably a thousand scientific reasons whymr. Greenwald' s heart rate just suddenly stabilizedOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3