کفش چوبی
clog · geta · patten · sabot · wooden shoe
(سابقا) کفش چوبی oor Engels
(سابقا) کفش چوبی
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
patten
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
برای گردش در باغ در این ساعات کفش چوبی لازم است.
If they do not believe what I am saying I suggest they dig up those two issues and read them for themselvesMIZAN MIZAN
يه تعداد مرغابي گير در تورل هستند كه براي هركسي يک قالب كفش چوبي درست ميكنند
Pebbles and gravelTEP TEP
هنوز مقداری در آن کوچه باغ پیش نرفته بود که صدای کفش چوبی از پشت سر شنید و سر برگرداند.
There' s a weak shower sprayMIZAN MIZAN
اگر تو او را از کفش چوبی زمخت به کفش ظریف و خوش دوخت و روباز اعیانی برسانی و نیم تنه پشمین او را بدل به کلی جه مخمل کنی،
What we see is what the Americans ' extraordinary rendition 'MIZAN MIZAN
مرد نیمتنهپوش و کفش چوبی که وضعش را شرح دادیم به سال 1817 در یکی از این محوطهها که کوچکتر از همه و در یکی از این خانهها که کوچ کر از همه بود سکونت داشت.
Say the goddamn words!MIZAN MIZAN
الیاف مورد استفاده در ساخت سبد، کفش، کلاه، صندلی چوبی و مانند آن
Not this way!agrovoc agrovoc
کفش کتوني رو زمين چوبي پوشيده ؟
PETER:Who' s that guy?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
چوبی از درخت بریدم و از آن تخت کفش ساختم
And if we are all doing it, maybe we are all stimulated to do so by the vestiges of some ancient biological promptingMIZAN MIZAN
8 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.