(به ویژه مرد) خوش سیما
handsome
(مهجور) خوش سیما oor Engels
(مهجور) خوش سیما
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
tall
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
خوش هیکل و خوش سیما،
it's on the seventh dayMIZAN MIZAN
قیافه و سیمایی عادی داشت و چنین مینمود که میشد پنداشت در جوانی مردی خوش سیما بوده است.
Mm, there' s been some rough times... but the important thing... is to, um, you have to face your problems... and you should never ever, ever, ever... ever, ever give upMIZAN MIZAN
را فلز بسیار خوش سیما بود و در میکدهها و بارها پرسه میزد.
And now he was going off to chuckle about it on the west side of town... waiting for me to make a run for L. AMIZAN MIZAN
اون مرد خوش سيما شاهزاده ي بويو است
Don' t argue with me!TEP TEP
اون یه جور باورنکردنی خوش سیما و جذابه.
Hey--- Everything!Everything' s got a right to live.- Hey, wait a minute!MIZAN MIZAN
از جمله دسته رقاصان شمشیر باز که از بیست و چهار تن جوان خوش سیما تشکیل میشد
This Protocol shall enter into force on the first day of the month following the date upon which the Parties notify each other of the completion of the procedures necessary for that purposeMIZAN MIZAN
البته هوای خوبی است .دنا به متصدی بار که جوان کی خوش سیما و مو طلایی بود گفت.
should not be taken until at least # hours after ORACEAMIZAN MIZAN
البته قهرمان پزشک، باهوش و به اندازه کافی خوش سیما بود،
As regards the reports, I would like to say that, in view of the big business sport has become, the social and educational importance of popular sport needs to be highlighted.MIZAN MIZAN
و شعر این گونه شروع می شد "اندرسون کوپر یک مرد خوش سیما است."
No, I was too busy building itted2019 ted2019
این کشیش مردی بود خوش سیما با جثهای کوچک و شانههای پهن.
The Administrative Board shall issue specific terms of reference in agreement with the Commission, following consultations with the parties involvedMIZAN MIZAN
بئاتریس بلند و ظریف و خوش سیما بود.
But I have never stolen from you, Ray, and I never willMIZAN MIZAN
از حق نگذريم ، پادشاه. بسيار خوش سيما بود
Okay, Ottawa #, do we have anything on these guys?TEP TEP
خوش سیما.
Canada and Member State authorities may organise meetings to discuss specific questions and issuesMIZAN MIZAN
دوشیزه وینفرید فیربرادر خواهر کشیش بزرگتر از او و به همان اندازه خوش سیما
ZONES IN IRELAND APPROVED WITH REGARD TO IHNMIZAN MIZAN
اسبت گرچه تنومند و درخشان و شلاقت هرچند گران بها سوگند میخورم شکستت دهمی جوان خوش سیما.
Why must you insist on being so rude?MIZAN MIZAN
ببین چقدر خوش سیما شده است.
But now he has to pay Paulie...... every week no matter whatMIZAN MIZAN
زن جوان خوش سیما بازگشت و در حالی که شانههایش زیر فشار وزن دو سطل آب خمیده بود، به خانه رفت.
No, Justice Strauss, you don' t understandMIZAN MIZAN
این پسر، با آن موهای بور تابدار، چشمان آبی و پاهای چاق و شکیل در جورابهای ساق بلند، خوش سیما بود.
they only fear what they do not knowMIZAN MIZAN
نه تنها مرد خوش سیما و هوشمندی است بلکه لباس عزایی که به تن دارد نشان میدهد از خانواده خوبی است.
They don' t know any betterMIZAN MIZAN
لوف به دو پسر خوش سیما که همان دم وارد شده بودند رو کرد و گفت : آه، بچههای نمونه! بیایید این جا!
Virtual elimination is therefore one solution among many and does not preclude gradual elimination or a ban on certain substances when justifiedMIZAN MIZAN
روی به کارپرداز سرخ روی خوش سیما، که دورهی دوم خدمتش را میگذراند و درست جلوی او ایستاده بود کرد و گفت:
Having regard to the proposals made by the governments of the Republic of Bulgaria and of RomaniaMIZAN MIZAN
سرش ماس بلندبالا و خوش سیما که قبای سیم فام به تن داشت و طرههای تابدارش از دو طرف کلاه بیرون افتاده بود،
A- #, you got a code # vehicle.What' s your location?MIZAN MIZAN
اما با رو نتی خوش برخورد و خوش سیما که در پاسخ تمام گفتههای او، حتی هنگامی که با دودلی بیان میشد، میگفت دقیقاً ،
I knew that I like this PedroMIZAN MIZAN
دنا زنگ در جلویی را به صدا در او رد و زن سی و چند ساله خوش سیما و خندانی در را به رویش گشود.
Spirits (excluding liqueursMIZAN MIZAN
این دلبر به احتمال قوی روستایی زنی جوان و خوش سیما بود که در دهی نزدیک به ده دن کیشوت منزل داشت و نجیبزادهی ما زمانی عاشق او بود
I am the leader of Pha Beek Krut piratesMIZAN MIZAN
33 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.